شبش روز نمیشه محبت هم داره ولی میخام نباشه محبتی ک بعد از دل ادم درمیاره
میلیون ها سال است که زن ها حامله میشوند وشکمشان میشود خانه موجودی دیگر... میلیون ها سال است که ادم های دیگر شاهد بارداری وزایمان خانم ها هستند اما هنوز هیچ کس به ان عادت نکرده! نه خود زن های حامله ونه رهگذرها... مردم دوست دارند به زنان باردار لبخند بزنندومراقبشان باشند! انگار شکمهای بزرگ وموجودات درونشان هیچ وقت عادی وتکراری نمیشود... جدا چقدر عجیب است نفس کشیدن موجودی زیر پوست تو... چقدر عجیب تماشای تکان خوردنش ودلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است...❤
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
عین مادرشوهرم قبل اینکه این حرف رو بشنوم همیشه گفتم از گربه ها متنفر ولی سگ رو دوست دارم اسب رو ه ...
اسب نجیبه سگ وفادار.اما گربه بی چشم و رو.ول کن خوبی رو فقط احترام بذار.احترام معنیش این نیست که دور ازجون زد تو سرت سکوت کنی.حرفتو بزن اما در کمال احترام.خوبی رو هم بذار کنار.معمولی باش.والسلام
مادرشوهرمنم بد نیس خوبم نیس ولی درکل نباید زیاد رو داد من هر چی بخرم یه ایرادی میگیره مثلن تنیک بپوشم میگه کوتاهه خیلی یا بلنده خیلی یا رنگش خفس یا خیلی روشنه با وجود اینکه سلیقم خوبه و هرکی هرچی تو تنم ببینه ادرس میگیره بره بخره واقعا راس میگم به خدا ولی اون فقط سلیقه ی خودش و دخترش مهمه منم تازگیا یاد گرفتم هرجی میخره میگم یا رنگش بده یا به قیمتش نمیخوره یا خوب نیس نمیاد خلاصه تلافی میکنم البته بودن ناراحتی دعوا اونم خودشو حسابی جمع کرده
مادرشوهرم من 70سالش از روزی که عروسش شدم نشنیدم تا پشت سر کسی حرف یاغیبت یا بدی کسی گفته باشه تاحالاندیدم به کسی کاری داشته باشه همه عروسهاش به چشم دیده به نوهاش کلی محبت میکنه
مادرشوهر من از قبل اینکه منو ببینه و بشناسه باهام چپ افتاد و بعد از ازدواج ک حتی توو مراسم عقد و عروسی هم نیومد من خیلی سعی کردم باهاش خوب باشم و بهش خوبی کنم ولی متاسفانه کینه شتری داره بعد از ۱۶سال هنوزم اون دوتا عروس دیگشو ک کلی هم بهش بی احترامی کردن به من ترجیح میده..ظاهرا خودشو جلو بقیه خوب نشون میده ولی فوق العاده باسیاست و فتنه س
یه روز بعد عقدم رفتم خونشون شوهرم اومد دنبالم گفت بیا ناهار خونه ما منم رفتم ناهارم نخورده بودم دیدم مادرشوهرم دراز کشیده رفتم سلام کردم اول گیر داد چرا ساق دست نزدی استینم کمی کوتاه بود بعدم خبری از ناهار نبود رفتم تو اتاق شوهرم جفتمون گشنمون بود هیچی نگفتیم عصر ک از خواب بیدار شدیم دیدم مادرشوهرم نیس نمیدونم کجا رفته بود منم مجبور شدم خودم شام درست کنم واسه پدرشوهروبرادرشوهرا خواهرشوهرمم کاری نمیکرد نگاه فقط
میلیون ها سال است که زن ها حامله میشوند وشکمشان میشود خانه موجودی دیگر... میلیون ها سال است که ادم های دیگر شاهد بارداری وزایمان خانم ها هستند اما هنوز هیچ کس به ان عادت نکرده! نه خود زن های حامله ونه رهگذرها... مردم دوست دارند به زنان باردار لبخند بزنندومراقبشان باشند! انگار شکمهای بزرگ وموجودات درونشان هیچ وقت عادی وتکراری نمیشود... جدا چقدر عجیب است نفس کشیدن موجودی زیر پوست تو... چقدر عجیب تماشای تکان خوردنش ودلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است...❤