بعد هشت سال انتظار و یه سقط تو هشت هفته، با میکرو باردار شدم. همه آزمایش ها و سل فری و سونو عالی بود، از هفته هجده با تکون هاش هر روز صبح از خواب بیدارم میکرد. بیست و پنج هفته و چهار روز بودم. صبح از خواب بیدار شدم اما خیلی کسل بودم. همه ش خوابم میومد، تا شب تکون نخورد. فرداش رفتم سونو گفتن ایست قلبی کرده. دنیا رو سرم خراب شد. یکشنبه هفته قبل با آمپول فشار زایمان طبیعی کردم دخترم دیگه نیست دنیام شده جهنم، سیسمونی که با یه دنیا آرزو خریدم و جمع کردم. شیر اومده تو سینه هام، ولی تو کجایی عزیز مامان که بخوری، خدایا من واسه این امتحان خیلی ضعیفم خیلی