2737
2734
عنوان

امروز تولد پسرم (زندگيم)بود+خاطره زايمان

| مشاهده متن کامل بحث + 2490 بازدید | 105 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعدش ك همه چي اماده شد ساعت١١اينا بود،من ديگه از درد طوري بودم نشستم رو سراميك داخل زايشگاه و فقط زار ميزدم هيچكيم توجه نميكرد تا ي ماما داشت از اونجا رد ميشد ك منو ديد خيييلي مهربون بود دستمو گرفت و گفت ميترسي يا درد داري؟

منم گفتم هر دوش..گفت بيا معاينت كنم.معاينه كردو گفت فعلا دو سانت😟 حداقل بايد٨/١٠باشي😢من ديگه با اين حرف داشتم ميلرزيدم فقط..

بردنم ي اتاق ك مال زايمان بود و تنها اونجا بودم خيلي اتاق ارامش بخشي بود كليم دستگاه اونجا بود،،كه فشارمو گرفتنو خيلي پايين بود فشارم،،ضربان قلب زندگيمم گرفتن ك فقط گفت خوب نيست...نميدونم چرا..

پسرم دنيامه.🧿خدايا شكرت❤️
2731
2740
قدمش مبارك😍😍 ميشه يكم از غذاهايي ك دوس داريو زياد ميخوري توضيح بدي ..منم ميخام وقتي عروسي كردم زود ...

عزيزم من خودم شيريني زياد ميخوردم قبل بارداري كلا شيريني دوسداشتم..ولي همسرت بايد ي چيزايي بخوره خيلي تاثر داره برات ميگم

پسرم دنيامه.🧿خدايا شكرت❤️

يه خانم ديگه كه با اون ماما دوست بودن اومد و كيسه ابو پاره كرد كه ابش جاي اينكه سفيد باشه حالت سبز بود،، فهميدم جريان چيه(اين پي پي كردن بچه ها قبل از زايمانم از همين بچه هاي نيني سايت ياد گرفتم)😂

خلاصه خانمِ ماما گفت ك شانس اوردي همكاري زود كيسه ابتو پاره كرده و فهميده و گرنه كل دردو ميكشيدي و اخرم سزارين ميشدي،،منم گفتم بايد سزارين بِشم؟؟گفت اره الان ميبرنت اتاق عمل..منم ك خيييلي بد شنيده بودم اونقدر ترسيدم كه خدارو شاهد ميگيرم طوري سردم شده بود و ميلرزيم كه حساب نداشت..خلاصه رفتيم اتاق عمل يه دكتر پيرمرد اونجا بود كه گفت بشين تا امپولو برات بزنم(بيحسي كمرم به پايين)ولي من انقد درد داشتم نميتونستم صاف بشينم كه گفت اون چن ثانيه ك دردت قطع ميشه بگو تا بزنم برات منم سرمو تكون دادم ك باشه

پسرم دنيامه.🧿خدايا شكرت❤️

بعدش بيحسي رو زد و من دراز كشيدم،، همش به دكتر ميگفتم كه من هنوز بيحس نيستما😂اونم گفت اگه راست ميكي پااتو بنداز رو اون يكي پات،،منم هرچي تلاش كردم نشد😂😂

بعدش ي پرده كشيدن جلو چشمم كارشونو شروع كردن من چيزي نفهميدم فقط سردم بود ك اونام كولر گازي ك روشن بودو كم كردن و يجايي حس ميكردم ميخوام بالا بيارم،اما ي خانمي ي چيزي ريخت داخل سرمم و حالت تهوعم خوب شد...

پسرم دنيامه.🧿خدايا شكرت❤️
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز