بعدش ك همه چي اماده شد ساعت١١اينا بود،من ديگه از درد طوري بودم نشستم رو سراميك داخل زايشگاه و فقط زار ميزدم هيچكيم توجه نميكرد تا ي ماما داشت از اونجا رد ميشد ك منو ديد خيييلي مهربون بود دستمو گرفت و گفت ميترسي يا درد داري؟
منم گفتم هر دوش..گفت بيا معاينت كنم.معاينه كردو گفت فعلا دو سانت😟 حداقل بايد٨/١٠باشي😢من ديگه با اين حرف داشتم ميلرزيدم فقط..
بردنم ي اتاق ك مال زايمان بود و تنها اونجا بودم خيلي اتاق ارامش بخشي بود كليم دستگاه اونجا بود،،كه فشارمو گرفتنو خيلي پايين بود فشارم،،ضربان قلب زندگيمم گرفتن ك فقط گفت خوب نيست...نميدونم چرا..