سلام ، خسته شدم همین که چند روز از آشتی کردنمون میگذره باز سر یه موضوعی قهر میکنیم .
من ترم آخر کارشناسی ام ، امروز درسم کارام تموم شد فقط موند چند واحد آرسی ، الان با کلی خستگی رسیدم خونه ، شوهرم از قبل قبول کرده بود که من ادامه تحصیل بدم ، الان داشتیم حرف میزدیم با خنده رشتمو مسخره کرد منم خندیدم ولی دیدم داره ادامه میده ناراحت شدم گفتم حالا که اینجوری میکنی صد در صد اگه بمیرمم دکترامو میگیرم میکنم تو ک و ن ت ، خیلی حرفم زشت بود خودمم فهمیدم میخواستم بگم میکنم تو چشات یهو این از دهنم پرید ، شوهرمم عصبانی شد گف حالا که اینجوریه من بهت اجازه نمیدم درس بخونی حتی اگه به طلاق هم برسه نمیذارم بخونی حالا ببین