واااای خانما یه لحظه صفحه 3 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1397/04/05

تعداد پست: 1041

سلام ، خسته شدم همین که چند روز از آشتی کردنمون میگذره باز سر یه موضوعی قهر میکنیم .

من ترم آخر کارشناسی ام ، امروز درسم کارام تموم شد فقط موند چند واحد آرسی ، الان با کلی خستگی رسیدم خونه ، شوهرم از قبل قبول کرده بود که من ادامه تحصیل بدم ، الان داشتیم حرف میزدیم با خنده رشتمو مسخره کرد منم خندیدم ولی دیدم داره ادامه میده ناراحت شدم گفتم حالا که اینجوری میکنی صد در صد اگه بمیرمم دکترامو میگیرم میکنم تو ک و ن ت ، خیلی حرفم زشت بود خودمم فهمیدم میخواستم بگم میکنم تو چشات یهو این از دهنم پرید ، شوهرمم عصبانی شد گف حالا که اینجوریه من بهت اجازه نمیدم درس بخونی حتی اگه به طلاق هم برسه نمیذارم بخونی حالا ببین

1398/03/20

18:40

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

کوهستان۵۹

عضویت: 1397/08/07

تعداد پست: 9051

خودمم فهمیدم حرفم زشت بود ، ولی از فرط خستگی بود ، ااز صبح سرپا بودم ، تازه یه ذره دراز کشیدم

عیب نداره همه ماها گاهی تو عصبانیت ازاین حرفا میزنیم فقط کارت سخت شده چون باید منتشو بکشی تا کوتاه بیاد

ای یار بکِش دستم آنجا که تو آنجایی... مولانای جان

1398/03/20

19:42

1 نفر لایک کرده اند ...

هستی7280

عضویت: 1396/09/13

تعداد پست: 2387

چی گفتی بگو یکم بخندیم

گفتم اگه چیز بابات هستی برام گوشی بخر😢😢😢😢😂😂😂😂

1398/03/20

19:45

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.