روز انتخابات بود(روحانی اتخاب شد)😂😂۲۹ اردیبهشت دم دمای بیدار شدنم بود که با مامان و بابام بریم رای بدیم یه هفته مونده بود به زایمانم.همسرم هم نظامی سر موضوعات انتخابات ماموریت بود😑یهو احساس کردم تو شکمم یه بادکنک ترکید از جا پریدم😣نگو کیسه ابم پاره شده مامانم گفت زود برو دوش بگیر که بریم بیمارستان.ساعت ۱۱ رفتیم بیمارستان بستری شدم کلی سختی و داد و اه ناله ......ساعت ۷ خدا عشق به خونمون هدیه کرد😍😍😍😍😍همسرم هم ساعت ۲ شب اومد بیمارستان قایمکی من و بچه دید باز رفت سرکار😁😁