2777
2789
عنوان

عشق ازدواج...

213 بازدید | 19 پست

من با شوهرم دوست بودم..اولش اومدن خاستگاری جواب رد دادیم بعد چون ک آبجیش دوست صمیمیم بود بهم گفت ک داداشم دس بردار نیس شمارتو میدم به هم پیام بدید بیشتر باهم آشنا شید منم از خدااا خاستهه اولش یکم ناز کردم گفتم ن زشته و اینا اونم میگف ن بابا قصدتون ازدواجه اشکالی نداره(اینم بگم علت جواب ردم این بود ک خانوادم میگفتن خونه نداره شغل نداره و اینا..قبل اینکه خاستگاریم بیاد و صحبت ازدواجمون بیاد وسط با تعریفای بیخود آبجیش‌ ازش خوشم اومده بود بخاطری ک شرایط نداش گفتم نه ولی گف من شرایطو جور میکنم منم قبول کردم و ی مدت باهم پیام دادیم وابستش شده بودم با کمک مامانم تونستم بابامو داداشمو بعدم بقیه خاندانو راضی کنم خیلی سخت بود ولی همه چپ چپ نگام میکردن)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من قبل شوهرم باچند نفر دوست بودم ب یکی شون وابسته شده بودم اما الان کلا فراموشش کردم تازه بدمم میاد ازش حالا میگم اگ با شوهرمم ازدواج نمیکردم ب نظرتون حالا فراموشش کرده بودم آیا؟؟من اخلاقم ی جوره ک وقتی با ی نفرم هیجوره ب خودم اجازه نمیدم ک حتی فکرم سمت کس دیگ کشیده بشه حتی تو دوران دوستی وقتی ی دوس پسر داشتم نمیتونستم ب کس دیگ فک کنم یجور وفاداریه..

چه مدلی؟؟؟؟هر کی با عشقش ازدواج کنه،بده؟

نه ..ولی ازدواج فقط عشق نمیخواد ..ازدواج شوخی نیست که این آقا تقریبا مهم ترین فاکتور مرد زندگی یعنی کار رو نداشته ...مگه شوخیه الان بدون کار و درآمد زن گرفت 

چرااا با سرنوشتون انقدر راحت بازی میکنید ؟؟؟واقعا اینجا خیلی هستن این مدلی ازدواج میکنن 

خب الان این تاپیک عشق اول و خوندم باخودم میگم اگ با شوهرم ازدواج نمیکردم آیا الان اینجوری زجر کش میشدم؟یا ب فراموشی میسپردمش؟بااینکه اخلاقمو میدونم ک وقتی ی نفرو داشته باشم از بقیه متنفرم ولی میگم نکنه عشق این چیزا حالیش نشه

خب الان این تاپیک عشق اول و خوندم باخودم میگم اگ با شوهرم ازدواج نمیکردم آیا الان اینجوری زجر کش میش ...

عشق باید حالیش بشه ...شما اول وقتی که مطمئن نبودی از خودت نباید ازدواج میکردی چون هم خودت عذاب میکشی هم سرنوشت یکی دیگه رو بهم میزنی ...الانم بگم اگر تو ذهنت شوهرتو باهاش مقایسه میکنی یا به فکرش میفتی..حتما بری مشاوره ...چون نارضایتی از زندگی قطعا پیش میاد

به بقیه خاندان چه ربطی داره اخه☹☹

داییام خاله هام همه دعوامون میکردن ک چرا دخترتنو میخاین بدین ب این..اخه من خیلی موقعیتای بهتری داشتم ولی انتخابم باعشق بود هرچند من وقتی باشوهرم آشنا شدم ۱۶سالم بود ۱۷سالگی عقد کردم الان ۲۰سالمه ی جورایی حسم بچگونه بوده نمیدونم البته شاید وقتی بزرگم میبودم همینجوری بود حسم

داییام خاله هام همه دعوامون میکردن ک چرا دخترتنو میخاین بدین ب این..اخه من خیلی موقعیتای بهتری داشتم ...

بنظرم اگه بیست و دو سه سالت بود عاقلانه تر انتخاب میکردی چون اون سن سن وابستگی عاطفی هر نوجوونیه 

انشاا...همیشه خوشبخت باشی عزیزم

عشق باید حالیش بشه ...شما اول وقتی که مطمئن نبودی از خودت نباید ازدواج میکردی چون هم خودت عذاب میکشی ...

منظورمو درست متوجه نشدی من شوهرمو با کسی مقایسه نمیکنم عزیزم دوسشم دارم میگم اگ باهاش ازدواج نمیکردم ب نظرتون فراموشش میکردم؟؟؟یا همیشه ب فکرش میبودم؟؟؟قضیه دوستمم ک میگم ک وابستش بودم ولی وقتی با شوهرم آشنا شدم کلا فراموشش کردم..حالا میگم اگ با شوهرم ازدواج نمیکردم با کس دیگ ای ازدواج‌میکردم امکان داش فکرش اذیتم کنه مثه این تاپیک عشق اول؟ولی من اخلاقم اینه ک وقتی کسیو دارم ب کس دیگه ای فک نمیکنم ولی میگم نکنه عشق فرق کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اکانتم

atefammmmnn | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته