2737
2734
عنوان

بیاین ی راه حل بدید لطفاً 😬

174 بازدید | 17 پست

بچه ها میگم من متاهلم.. طبقه بالاییمون ک عروسیشون بود و من رو دعوت کردن،لباس عروسیشو داد مامانم براش دوخت.......مامانم ی بار دیگه ی لباس برای خود خانومه دوخت و بهشون گفت چون دخترم همسایتونه تو شهر غریب و میاد بالا خونتون و زحمت میده پول لباس رو نمی‌گیرم ...مامانم مشاهده و من یکی از شهرهای خراسان شمالی..... بعد از اون دخترش لباس عروسشو آورد مشهد و مامانم دوخت.گفت من هرجا بردم پول دوخت کمتر از سه تومن نمی‌گرفتند........حالا ی ماه بیشتر از عروسیشون میگذره اما ب روی خودشون نمیارن پول لباس رو ب مامانم بدن‌.... مامانم گفت ولش پدر ندارن نمی‌خواد بگیری.ولی من از پررویی شون لجم گرفته.اخه لااقل یه تعارف بزنید😁.....دیروزم بالا بودم خود دخترشم بود همش داشت می‌گفت پول جمع کردیم بریم خونه بخریم و......پس حتما دارن😁...حالا من لجم گرفته از این همه پرویی.شما باشید ب روشون میارید؟اخه مامانمم خجالتیه میگه ولش.ولی خب پول کمی نیست😅.......از یه طرفم رفتارشون با من خیلی خوبه روم نمیشه مستقیم بهشون بگم پول لباس رو ب مامانم بدید‌‌‌‌‌‌....یه راهکار بدید لطفا

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بگو راستی اگه لباس عروس رو نمیخوای برای خودت مامانم اونجا کارشو دیدن ازش خواستن ببره بزاره مزون برای فروش یا اجاره، اینجوری پول پارچه و دستمزد در میاد تقسیم میشه بینتون


2728

عزیزم خجالت نمیخواد الان هر کی خجالت بکشه عقب میمونه مستقیم بگو اونا چه جوری روشون میشه نمیدن تو هم مستقیما بگو اون باید خجالت بکشه نه تو

تا خدایی هست......
بگو 🤔

نمی‌دونم چجوری بگم.از بس مامانم رودربایستی داره باهمه ماهم اینطوری شدیم......شب هایی که شوهرم می‌ره ماموریت دختر کوچیکش میاد پیش من می‌خوابه که نترسم.....برای همین میگم سخته برم مستقیم بگم چون در حق من خوبی کردن

نمی‌دونم چجوری بگم.از بس مامانم رودربایستی داره باهمه ماهم اینطوری شدیم......شب هایی که شوهرم می‌ره ...

منم مثل شمام اگه حقمم بخورن نمیتونم پس بگیرم بخاطر رودربایستی😐

تو حق نداری ب چیز های منفی فکر کنی ...تو از جنس خدایی   و خدا سرشار از انرژی مثبته                                          لبخند بزن دوستم :)            
2738

حرف لباس عروس و بیار .بگو چیکارش کردی؟نگهش داشتی؟ یا نه بعد ارتباط بده به مامانت و پولش وبگو مامان گفته نمیخواد پولشو و بدی

یا غیر مستقیم بگو من دلم نمیاد وقتی مامانم برام لباس درست میکنه به زور ک شده بول دوخت و میدم بگو مامانم کلی زحمت میکشه چشاش درد میگیره نمیشه ک پول ندم از این حرفا.

مامانت مگه نگفته نديد ؟؟؟

نه هیچی نگفته......اونام ب روی خودشون نمیارن.یه بار برای مامانشون یه لباس مجانی دوخت...حتما فکر کردن اینم مجانین😅......بخدا یه ماه رو لباس عروسش کار میکرد

مامان خودش راضیه شما چرا ناراضی باشی؟ مامان اگه اذیت میشد یه رو مینداخت بهشون خدا به انگشتای مادرت ...

آخه  بخدا مامانم مسافرت نرفت که لباس مردم رو سروقت بهشون بده......مامانمم بیشتر ب خاطر رودربایستی راضی نیست بهشون بگم.....وگرنه کی هست یک ماه رو یک لباس غریبه وقت بزاره بگه در راه خدا😅

پیشنهاد اون دوستمون خوب بود سراغ لباسو بگیر بگو دیدن از کار مامانم خوششون اومده  گقته بیارید بزاریم مزون برا کرایه اینا!

تنهایی ! فقطصدسال اولش سخته..! ‏مسئله بر سر اعتقاد انسان به موضوعات نیست بلکه بر سر آن است که اعتقادات از انسان چه می‌سازند.
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز