اوایل ازدواج

sooogaand

مدیر استارتر

عضویت: 1397/12/12

تعداد پست: 434

اوایل ازدواجتون مرتب اشپزی میکردین؟یا بیشتر دعوت بودین

یه موقعی میگفتم این روزایه سخت میگذرون و راحت میشم، روزایه سخت گذشتن ولی درد و خاطرشون لحظه به لحظه با منه

1398/03/04

16:53

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

little_mommy

عضویت: 1397/06/14

تعداد پست: 2958

مرتب آشپزی میکردم😐

من زنی ۲2 ساله ام که به انتخاب اینجانب۱۶سالگی مزدوج شده و در۱۷سالگی خدا به وی فرشته کوچولویی عطا کرده و من مادردختری به نام سِودا شدم و درحال حاضر وظیفه زندگی بخشیدن به هدیه دوم خدا رو به پایان رسانده و پرورش گل پسری به نام سام را به عهده دارم😎💪🏻

1398/03/04

16:53

1 نفر لایک کرده اند ...

زینببب

عضویت: 1398/02/02

تعداد پست: 4998

من که رو پای خودم بودم. از مهمونی رفتن خسته می‌شدم

1398/03/04

16:53

0 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

maryam98

عضویت: 1395/06/14

تعداد پست: 1266

اکثرا خونه مامان یا مادرشوهر بودم

خدایا فقط خودت

1398/03/04

16:54

0 نفر لایک کرده اند ...

nazaniiiin

عضویت: 1396/11/15

تعداد پست: 123867

از همون اول شاغل بودم

هيچجا نميتونستم برم براي مهموني

غذا هم فقط وعده شام رو درست ميكنم براي ناهار فرداش هم درست ميكردم

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟ امضای قبلیم: ❤خدایامیشه بغلمو با دستات پر کنی؟ آخه مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه متولد شدس❤

1398/03/04

16:54

0 نفر لایک کرده اند ...

mahvashiiiii

عضویت: 1398/01/07

تعداد پست: 1420

اشپزي ميكردم ولي تا شش ماه هر اخر هفته پاگشا ميشدم😑😑😑

1398/03/04

16:54

0 نفر لایک کرده اند ...

___ملکه_رویاها___

عضویت: 1397/10/15

تعداد پست: 5932

فردا میشه ی ماهه ک عروسی کردم زیاد آشپزی نمیکنم 😁

ما پشمالو نیستیممممممم فقط خاکمون حاصلخیزه

1398/03/04

16:54

0 نفر لایک کرده اند ...

bel

عضویت: 1397/02/09

تعداد پست: 4769

آشپزی میکردم

فقط تا ی هفته راحت بودم اولش😁😁😁

اونم به این خاطر که وسیله ها نصب نبود

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤

1398/03/04

16:54

0 نفر لایک کرده اند ...

sooo

عضویت: 1397/08/17

تعداد پست: 17086

هیجادعوت نبودم تنهاکاریم که نمیکردم اشپزی بود

مادرشوهرم میپخت

اخه بامادرشوهرم تویه خونه ایم اشپزی بلدنبودم اون اشپزی میکردجارووظرفا🙇😖وبقیه کارابامن بود

همین اول امضام میگم اگه ازپستم خوشت نیومده و...حالابه هردلیلی ازجمله یانظرم ناراضی بودی به خوبی بهم بگو من بدنیستم به خوبی که بگی به خوبی هم پاسخ میگیری پس به دلایلی که بعضی کاربرااینجاروازان خودشون میدونن وهرچی دوست داشتن وبه ذهنشون ردشد وپیاده میکنن گفتم بگم بهتون ازاین به بعد توهین کنی توهین بهت میشه تویه جمله قشنگ بگویاپستموپاک کنم نشدولازم بود عذرخواهی کنم.باتشکر😊 خدایاتوخودت میدونی چی میخام پس؛ خدایابه امیدخودت... برام دعاکن به وسعت دلت ممنون عزیزم🌺🌺هرکس خودداندوخدای دلش که چه دردیست کجای دلش😢😢خانمادرسته اینجامجازیه همدیگرونمیبینیم نمیشناسیم اماکلمات انرژی دارند هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!!!!حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است.. هر قلبی دردی دارد٬ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد... بعضی ها آن رادرچشمانشان پنهان میکنند ٬ بعضی ها در لبخندشان!!!!!!خنده رامعنی به سر مستی مکنآنکه میخندد غمش بی انتهاست..نه سفیدی بیانگر زیبایی ست....... ونه سیاهی نشانه زشتی........ کفن سفید ٬ اما ترساننده است: وکعبه سیاه ٫ اما محبوب ودوست داشتنی است.....انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.....قبل از اینکه سرت را بالا ببری ونداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی..... نظری به پایین بیندازو داشته هایت راشاکر باش❤️❤️..

1398/03/04

16:55

0 نفر لایک کرده اند ...

راضیه1379

عضویت: 1397/11/20

تعداد پست: 9290

بیشتر خودم میپختم!تا برم مهمونی

تیکر بارداری نیست...دخترم👩زمستانم با تو بهار است⚘تو امید فرداهای منی؛محرم راز منی، تک گل باغِ منی.دردانه منی و من،از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم😍

1398/03/04

16:55

0 نفر لایک کرده اند ...

رز_کبود5155

عضویت: 1395/02/03

تعداد پست: 10415

چون راه دور بودیم دعوتی در کار نبود البته منم از خدام بود 🤭

تا یه مدت باهم درست میکردیم یا من جینگول بینگول میکردم غذارو بعد رفت سر روال عادی زندگی 🤪

♥️ اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ♥️

1398/03/04

16:55

0 نفر لایک کرده اند ...

یاس63

عضویت: 1396/11/03

تعداد پست: 5040

مهمونی که دیگه نمیکنن

منم آشپزی خیلی نمیکنم هروقت حوصله داشته باشم اکثرا حاضری

خدایا شکرت که هوامو همه جوره داشتی حتی تو بدترین شرایط و جایی که اصلا فکرش نمیکردم خدایا مراقب دخترکم باش میخوام بهترین تو اخلاق و رفتار باشه موفق و با خدا و مردم دار باشه خدایا تو تربیتش بهم کمک کن

1398/03/04

16:57

0 نفر لایک کرده اند ...