چند مدت بود همش میگف بچه بیارین ما هم رفتیم اقدام یکسالی انتظار کشیدیم هر روز بهم کنایه میزد و میگفت و به مامانم زنگ زد دخترتون ببرین دکتر و ازین حرفا تا بالاخره خداروشکر باردار شدم حالا که باردار شدم و چون پسر کم دارن دلش پسر میخواسته و بچه من دختره خداروشکر و منو مامانم واقعا خوشحالیم چون من تک دخترم بعد اونشب خونش افطاری بود سر سفره بلند جلو دختراشو داماداش گفت با لحن بدی ای که دخترررررره یک پسری بیارین داغون شدم ولی جوابشو ندادم اما تو گلوم مونده ی چی بگم شوهرم گف خودم میگم نظرتون چیه بگم منم یا نه؟
خدایا مرسی ک دخترمو به من هدیه دادی خودت نگهدارش باش 🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
همینطور ک ما دهن مونو بستیم و در مورد شما قضاوت نمیکنیم شماهم حق ندارید در مورد سن ازدواج و تحصیلات من نظر بدید شما اگ بیل زن اید یه بیلی به باغچه خودتون بزنید .خود خدا هم ممنوع نکرده ازدواج تو سن پایین رو حضرت فاطمه هم ۹ سالگی ازدواج کرده ادمی ک از زندگی راضیه رو نرنجونید با حرفاتون ...بذارید یه یاد خوب ازتون بمونه🙂😏
عزیزم نقطه ضعف نشون نده من خود مادر شوهرم در این مورد بهم چیزی نمیگفت ولی یکبار زن عموی شوهرم برای اینکه خانواده شوهرم را تحقییر کنه توی مهمونی جلوی همه بهم گفت وای بیچاره دوقولو دختر بارداری منم همون موقع درجا بهش گفتم مگه دخترات و نوه های دخترت چه هرزگی کردن که میگی بیچاره دختر به مادرش میره خداراشکر اگه از شما بد بودن ببین به کی رفتن دهنش آسفالت شد از اون روز هر موقع میخواد با من حرف بزنه خوب حرفش را مزه میکنه بعد میگه
من خیلی خوشبختم از وقتی که یاد گرفتم هر چیزی در درونم هست را نشان دهم. من تمام احساساتم را دوست دارم و اطرافیانم را نسبت به آنهاآگاه میکنم.احساسات عزیزم بازی قایم باشک ما تمام شد.ترس عزیزم مرسی که مرا یاری میکنی خشم مهربانم مرسی که هستی ناراحتی عزیزم چه خوب که هستی دل شکستگی باشکوهم چه خوب که منفی های زندگیم را بهم نشان میدهی. شادی ' خوشحالی `دل خوشی `نفرت `و........
مگه پسر چی داره بخدا من دیوونه دختر بودم وقتی تو سونو فهمیدیم پسره دلمون خیلی گرفت حتی گفتیم اسمشم ترانه میذاریم نشد که بشه شوهرم گفته ده تا هم باشه بچه میاریم تا بالاخره یه ترانه داشته باشیم دیونه پسرمم ولی دختر انیس پدر مادره
دعا کنین تو این روزای پربرکت که روزای سخت بیماری کوچولوم دیگه برنگرده التماس دعا
خدا خیلی هم دوست داشته ک باز بهت دختر داده گلم.با غصه خوردن و اینکه بگی کاش پسر بود بیشتر حرف اونا رو تایید میکنی یه جورایی.مگه قراره خرجشو اونا بدن؟خودشون چ گلی ب سر ما و همدیگه زدن ک حالا نظرشونم مهم باشه.پرروا.اعصاب ادمو خورد میکنن از بس جاهلن-_-