یه تاپیکم زدم بعدازظهر نمیدونم چرا اومدم ترکیده بود قرار بود باشوهرم بریم مسجد شیفتش ۱۱ زنگ زدن مسجد نرو بیا باید بری شیفت😳 یه جورایی دیگه عادت کردم ولی بعضی وقتا تو این غربت خسته میشم!! تنهایی هم باید شب قدررو بگذرونم من هیچ مراسم مهمی مثه عاشورا تاسوا و راهپیمایی وچهارشنبه سوری یلدا وعیدا که تعطیلاتش نصفه بیشتر عید ها تنها بودم یه جورایی حالم دیگه بده حالا اینا به کنار تازگیا همکارای همسرم رو شهید کردن استرس اینم دارم نکنه بره چیزیش بشه کسی حالمو درک میکنه؟ لطفا کسی که میخواد بدتر حالمو بد کنه پست نزاره...
مگه کجایی
عزيزم بشين پاي تلويزيون ، دعا كن براي سلامتيش، التماس دعا
نظامیه شوهرت؟
راهپیمایی؟!بعد من از خودم می پرسم کی می ره راهپیمایی!
منم شوهرم ی شغل دولتی داره و ی دونه ازاد. فک کن کلا سرکاره. منم همیشه با ی بچه شیطون تنهام. وخیلی سخته گاهی چندروز نمیدیذمش دوره بارداری. ولی خب میدونم برا زندگیمونه. خداروشکر کن دنبال کار و زندگیتونه اگه هز رفیق بازیش بود جای اعتراض داشت نه الان
نمیدونم چرا کاربریو بترکونن تاپیک و میترکونن
منم تنهام عزیزم بیخیال
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
