ن عزیزم
این اشتباه نکن
توبایدتولدشوهرت براش سنگ تموم بذاری اگه تو هم بی خیالی طی کنی دیگه کم کم براتون عادی میشه مثل ادمای قدیم اصن بفکرجشن تومناسیت هانیستین من جای توباشم براش جشن میگیرم البته خودمون دوتایی ها خونه روتزیین میکنم کیک میگیرم هدیه میگیرم بعدمیگم خوشحال شدی سوپرایز شدی قصدم خوشحال کردنت بود
اخه وقتی تولدمن اصن ب خودت نذاشتی دیدم خبلی حس بدیه دلم شکست گفتم بدی بابدی جواب ندم حالامن که زنم برام این چیزابیشتراهمیت داره بیشترنیازبه محبت دارم
بخدامن همین کارو کردم الان هرسال یکماه دیگه میخوادبه تولدم هی میره میاد میگه چندوقت دیگه تولدته اصن خودش سراون ماه هوای دستشونگه میداره تاسوپرایزم کنه
منم ازچند هفته قبلش میگم چندوقت دیگه روز بدنیااومدنمه اخ جون عاشق این فصلم وایناحتی بخوادهم ازذهنش بیرون نمیره