سلام دوستان ببینید من کار اشتباهی کردم
ما الان عقدیم مادر شوهرم تازه ماشین خریده میخواستن با شوهرم برن بیرون شوهرم یعنی میخواست ببرشون ب منم گف بیا من نرفتم خیلی اصرار کرد ولی نرفتم گف باشه نیا دارم برات منم گفتم براچی داری من بهت میگم بیا تا پارک بریم خسته ای حال نداری مریضی سرت درد میکنه اما تا مامانت میگه دوستت میگه سریع میری باشون داشتناتو برا خودت نگه دار من همه ی وقتم باید برا تو باشه اما تو ن بعدم گف باشه منم گفتم غیر ازینم حرفی نداری ک بزنی برو شب خوش حالا جواب نداده خیلی عصبانیم ازش