2737
2734
عنوان

بالاخره بمامانم گفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 1726 بازدید | 78 پست

والا من با سه بار سابقه سقط تو کل بارداریم تنها بودم حتی یکبار هم کسی برام غذا نپخت و نیاورد نخواستم که بیاره مگر اینکه برم خونشون مهمونی. چهار ماهش رو همسرم ماموریت بود و من کاملا تنها بودم کلی دارو داشتم روزی سه تا آمپول که خودکفا شده بودم تو خونه پشت به آینه میایستادم و آمپولمو میزدم یادمه اولین باری که زدم از اضطراب و استرس بدنم اسپاسم شدید کرده بود و اینجا تاپیک زدم . ماهی یبار میرفتم بیمارستان بستری میشدم تا دارومو تزریق کنم بعدش عین شیمی درمانیها بی حال و بی رمق بودم تا دو روز. بچمم که بدنیا اومد مجبورا تنها موندم چون بچم بستری شد منم کنارش تا ۱۰ روز آواره بیمارستان بودم و خوراکم ساندویچ و جوجه کباب بیرون بود تا همین الان که در خدمتتون هستم خودم بودم و همسرم و پسرم اگه حرفی از سیسمونی یا ول کردن زندگیشون برای رسیدگی به من میزدن نه تنها ناراحت که عصبانی هم میشدم. دست مادرمم میبوسم که تمام جوونیشو به پای من گذاشت . الان که پا به سن گذاشته توقع داشتن من دیگه خودخواهی و متوقع بودن من رو میرسونه‌. من اگه توانایی بارداری و بچه داری نداشته باشم بیخود میکنم که سراغشون میرم! گناه بقیه چیه که من برنامه هایی برای زندگیم دارم که از پسشون برنمیام؟!

عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀

منم خیلی تنهایی و بی کسی کشیدم ولی یاد گرفتم از هیچکس حتی مادرم توقع نداشته باشم خیلی جاها دلم ازش گرفت که میتونست اما کنارم نبود اما به روش نیاوردم عزیزم دنیا همینه و آدماش بی وفان  غمگین نشو

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



نمیدونم ادم از مادرش هم انتظار عاطفه نداشته باشه پس از کی داشته باشه. زندگی خیلی سخته انتظار زیادی ن ...


بحث فاز نصیحت نیست. من می‌خوام کمک کنم. شما نفت بریز روی آتش ایشون ببین بهتر می‌شه. 

الان من با شما موافقم مادر باید تا آخر عمر در خدمت بچه باشه. بیار من امضا می‌کنم. وقتی مادر یکی اینجوری نیست دیگه باید یک جایی آدم بفهمه واقعیت رو. تا کی باید خودش را حرص بده و حرص بخوره. وقتی واقعیت رو قبول کنه آروم می‌شه. مثل هزاران آدمی که از مادرشون دورن یا مادرشون فوت کرده. ولی این حرص و اضطراب از اونجایی می‌یاد که واقعیت را نمی‌خواهیم قبول کنیم.

من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیک‌های قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانوم‌ها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت می‌کردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس می‌داد وسط صحبت‌های خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سال‌ها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمان‌های نی نی سایت؟»
فرقش اینه که تا ۱۸ سالگی باید پای کاری که کرده وایسته! دیگه اسیر مادام‌العمر نیست که... همین خانم که ...

ناخاسته بود

نشد سقطش کنم شوهرم نزاش

دنیا ارزش هیچی ندارهنه خنده نه گریه، خاک تو سرت دنیا
2742

این که مادر بچه ای رو بدنیا میاره بخاطر بچه نیست که بخاطر دل خودشه و وظیفه ای در مقابلش داره و مسئوله چون به خواست اون یه موجود اومده و باید مهمترین پناه بچه اش باشه نه این که بگه زاییدم یه اسمم انتخاب کردم و تمام این کارو گربه هم با بچه اش نمیکنه 

حرفم کلی و جدای از حرف استاتره

من قبول دارم بعضی پدر و مادرها کم عاطفه ان ...

و اکثر زنهای ایرانی افسرده حالن واسه این خوب به بچهاشون تربیت یاد نمیدن،و یا مهارت ندارند...اما هر چیزم باشه حق زیادی به گردنمون دارند همون صبح به صبح مدرسه فرستادن و غذا درست کردن هروزش خودش یه نمونه ست...اما الان ما بچه ها هممون رو میگم حوصله داریم مادر یا پدرمون یه ماه پیشمون باشن و بهشون رسیدگی کنیم؟؟!!اینم جز وظایف ما فرزنداست میکنیم؟؟؟!!والا خیلی ها عملا نمیکنن..

اصلا حوصله داریم پای حرفهاشون بشینیم؟حوصله داریم ببریمشون تفریح یا جایی؟!!نه والا خیلی هامون نداریم تک و توک پیدا میشه احترام داشته باشه و کاری بکنه...

البته میشناسم پدری که اصلا پدری نکرده معتاد بوده و بچه هاش رو نمیدونه کجا بزرگ شدن وقتیم که ترک کرده باز کاری براشون نکرده و مادر های بدم دیدم و قطعا هست و باید این افراد جوابگو باشند( ولی مادر کمترین حقی که داره ۹ ماه مارو حمل کرده این آیه خود قرآن هست که این حق رو مادرا به گردنمون دارند...)

در کل منی که ۵سال دارم میگم خدا بچه بده این بچه که خدا به من بده پس من خواهان بچه ام و موظفم بچه مو خوب تربیت کنم و مستقل بار بیارم ودر حد توانم تلاش کنم یاد بگیره زندگی رو...

اما ما حق نداریم تا آخر عمر ازشون همش توقع داشته باشیم.ین که میره بالا اون بنده های خدا حوصله خودشون رو ندارند یائسه میشن و هورمون ها رو اعصابشون تاثیر داره...البته میگم هستند کسایی که شعور بچه داری ندارند و قدر نعمت رو ندادند...

ولی اون دسته افرادی که پدر و مادراتون میدونید براتون زحمت کشیدند ببینیم ما براشون دقیقا چیکار کردیم؟!

پسر گلم خوش اومدی👪برای سلامتی محمد حسینم  یه صلوات مهمونم کنید
2740
این که مادر بچه ای رو بدنیا میاره بخاطر بچه نیست که بخاطر دل خودشه و وظیفه ای در مقابلش داره و مسئول ...

گربه و کلا حیوانات واقعا نسبت به بچه هاشون تا یه سنی فوق العاده عاطفه دارن 

مادری اگه توانشو نداره چشم بچش کور بشه توقع داره اما برا پسرش میتومه چون نره برا دخترش نمیتونه چون مادس اون مادر حسابش تو اون دنیا صاف میشه نه این دنیا.

دنیا ارزش هیچی ندارهنه خنده نه گریه، خاک تو سرت دنیا
بی کسی خیلی سخته من خیلی تنهام فقط میخام بچه که بدنیا اومد من از دنیا برم


واااي نگووو.....من يك وقتايي اينطوري افسرده ميشم و از رندگيم ميوفتم ولي بعد فك ميكنم چند وقت ديگه مادر ميشم و خدا يك ني ني ناز بهم هديه ميده اونوقته كه بايد قدرشوبدونم و ميشه ذوق و شوق زندگيمون ميشه باعث افتخار مون...و خدا رو شكر ميكنم....اصلن اينطور نگو ...همش با خودت بگو خدايا شكرت كه با اومدن ني ني حال و هواي تازه  به زندگيم ميدي بگو خدا شكرت كه مادر ميشم از خدا بخواه كمكت كنه و بهش توكل كن

البته توقع بیجا داشتن هم کار خوبی نیست مادر هم انسانه و از بچه داری و....خسته میشه.الان من تو خونه تنهام و شوهرم رفته مهمونی خونه خواهرش و نیومده ودلم گرفته شامم نپختم اما مامانم اینا رفتن مسافرت و زنگ زده بود الکی گفتم که شوهرم خونه هست و قیمه پختم چون مشکلات زندگی من مادرمو از پا میندازه 

منکه تصمیمو گرفتم تا الان تنهایی نمردم از الانشم نمیمیرم

وقت زایمانمو نمیزارم احدی بفهمه که بخاد بهش بگه تازه بحاد بیادو دوباره اراجیف اینکه کار داشتمو تکرار کنه بچم که چند هفتش شد میزارم بفهمه 


دنیا ارزش هیچی ندارهنه خنده نه گریه، خاک تو سرت دنیا
ناخاسته بود نشد سقطش کنم شوهرم نزاش

ببخشید الان رابطه‌شو شما داشتین، تصمیمشو شوهرت گرفته، جورشو باید مامانت بکشه آخر عمری؟ همون مامانه بخواد در مورد روابط شخصی شما اظهار نظر کنه دهن‌شو پاره نمی‌کنین که ما یه زوج مستقلیم تو چی میگی این وسط؟؟ 

دخترم یک شب یلدا، یک ولنتاین، یک جشن تولد و یک روز زن رو تنها سپری کردی، بعد از این می‌تونی بی‌شوهر زندگی کنی 😂😂😂
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687