2733
2739
عنوان

بالاخره بمامانم گفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 1726 بازدید | 78 پست

من دوتا گل پسر دارم تو سن کم باردارشدم تو شهر غریب تنهای تنها تنهای تنها مادرم پیر بود نمی تونست کمکم کنه

خواهرم چله حق شناس وچله سوره حشر و احزاب برای ازدواج میگیره،،،چهل روز  سوره هایی از قرآن انتخاب می کنه ومی خونه که مناسب حاجت شما باشه   اینم ایدی تلگرامش Rostami146   خداروشکر خیلی ها حاجت گرفتن 
واقعا تو عدالت خدا موندم کاش مادر شوهر منم مثل مادر تو بود.پول مهمونی افطارشو از شوهرم گرفته اما منو ...


چه بد خدا جوابشو بده اگر واقعا همینطوره

عزیزم مقصر همسرتم هست که برنامه ریزی بچه دار شدن رو بقیه باید براش انجام بدن حتما سعی کن باهاش صحبت کنی...اینکه خرج مادرش میکنه و اگر مادرش بیوه هست خدا به شوهرت خیر بده و خیرش بیاد تو زندگیتون 🌹

چون کمک کردن به پدر و مادر که واقعا وضعشون خوب نیست خودش برکت میاره...

من از داداشم ناراحتم که حتی یه زنگم نمیزنه زن دادشم تو رومون میگه شاارژ نداریم اینقدر آدم چیپیه که یه شاارژ ۲تومنی زورش میاد بگیره ،و اجازه یه زنگ نمیده .هردوهم شاغلن ولی زنش جفت کارات ها دستشه و باور کن ۵تا هزارتومنی باید با اجازه خانم برداره من نمیدونم بعضیا کجا و زیر دست کی بزرگ میشن...!هرچند من به مادرم گفتم ناراحت نباش یه بچه که نداری بقیه هستیم ولی وقتی میگه خب دلم برا نوه ام تنگ شده جیگرم میسوزه و ان شالله خودشون همین لحظات تو پیری تجربه کن مادرم نزدیک ۶۰سالشه پا به سن گذاشته و همه کاری واسشون کرده...مطمئنا همه بدی و خوبی ها برمیگرده یه روزی بخودآدم

پسر گلم خوش اومدی👪برای سلامتی محمد حسینم  یه صلوات مهمونم کنید

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چه بد خدا جوابشو بده اگر واقعا همینطوره عزیزم مقصر همسرتم هست که برنامه ریزی بچه دار شدن رو بقیه با ...

نه گلم مادرش بیوه نیست و خرج کردن برای یه مادر که اشکالی نداره وظیفه شوهرم هست بیمه کرده پولم میده اما تو این گرونی هی خواهر شوهرام با دوماد و عروس خودشوت اونجا مهمون باشن و مدام شوهره من پول بده من مخالفم با این کارا حالا هر کدوم از دختر و پسرای خواهرشوهرم ۲ تا بچه هم دارن در ضمن ۳ تا برادرن چرا همش شوهر من وقتی هم میگم میشم عروس بده تا جایی که گفتن تو نیا حتی خواهر شوهرم زنگ زد گفت وظیفه داداشمه بزرگش کردیم منم چیزی نگفتم چون همسن مامانمه فقط منتظر پاسخ خدا هستم

شوهرم هم هر موقع دوست داشته باشه میره خونه مامانش و خواهراش منم مخالف نیستم اما دیگه انصاف نیست که برای دشمنی با من تا ساعت ۱ شب نگهش دارن تا من از تنهایی بترسم یا دعوامون بش. ماشین هم نداره شوهرم همش من زجر میکشم اما خودشون شوهرمو میارن و میبرن هر موقع از شب باشه میگن ماشین خرج اضافیه.شوهرم مثل یه بچه دوساله همش گوشش به حرف اونهاهست اما من از اعتراض و دعوا خسته شدم باید خود خدا جوابشون بده که اونم نمیده

2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز