من خودم یه بار مادرشوهرم روضه داشت خونشون یکی از مهمونا هی نگام میکرد آخر جلو مادرشوهرم گفت ماشاالله چه دختری چندسالشه و اینا مادرشوهرمم گفت عروسمه 😲🤭
زنه کلی غصه خورد گفت ای بابا من کلی نقشه کشیده بودم براش
یعنی آنچنان ذوقی کردم که با شوهرم قهر بودم ولی رفتم بخاطر این اتفاق خجسته باهاش آشتی کردم 🤣🤣🤣
من تا تازه باردار بودم هم از مادر شوهرم خواستگاریم میکردن😂😂😂
م ش من با تیکه انداختن مردای خیابون و خوش و بش مغازه دارام کفری میشد
جلو مامانمم ازم خواستگاری نکردن چه برسه جلو خاندان شوهر 😢😢😢 آی ام نچسب
من یکی اومد در خونمون مادزشوهرم دروباز کرد گف ی دختر قدبلند چشم رنگی تواین کوچس دختر شماس مادرشوهرمم الکی گف اره اونم گفت میخوام بیام بگیرمش براپسرم خخ
یادم باشه ینفرازدوستامو که مادرشوهرم نمیشناسه روعجیرکنم وقتی بامادرشوهرم رفتیم جایی بیادازم خواستگاری کنه ای کیف میده
زندایی خوده شوهرم منو تا حالا ندیده بودن توی مراسم ختم مادربزرگ شوهرم داشتم پذیرایی میکردم خواهرشوهرمودصدا زدن گفته بودن شماره همین اشناتونو بدین برا نوم خواهرشوهرمم گفته بود زندایی دیر اومدی.. این زنداداشمه
تازه یبارم جاربم حالش بد بود من همراهش رفتم بیمارستان بعد اون زیر سرم بود منم نگران بالا سرش ی پرستار اومد گفت مادرتون میگرن دارن😂😂😂😂فکر کرد دخترشم حالا قیافه جاریم زیر سرم👿👿👿👹👹👹
خخخ خانوم نمیدونستم متاهل هستم تو مهمونی از مادر شوهرم من رو خواستگاری کرد اونم گفت عروسم خانوم رو باش گفت ابجی نداره من رو باش ی درونمان چ حالی کردیم
هر جا دفعه اول رفتم مادر شوهرم سریع معرفی کرد عروسم....
لاکردار خیلی با سیاست برخورد کرد از اتفاقات اینجوری پیشگیری کرد
ولی خونه بابام زنگ زده بودن برای خواستگاری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
