من خودم یه بار مادرشوهرم روضه داشت خونشون یکی از مهمونا هی نگام میکرد آخر جلو مادرشوهرم گفت ماشاالله چه دختری چندسالشه و اینا مادرشوهرمم گفت عروسمه 😲🤭
زنه کلی غصه خورد گفت ای بابا من کلی نقشه کشیده بودم براش
یعنی آنچنان ذوقی کردم که با شوهرم قهر بودم ولی رفتم بخاطر این اتفاق خجسته باهاش آشتی کردم 🤣🤣🤣