2733
2739
عنوان

مامانم و شوهرم دعواي بدي كردن. دلم داره ميتركه

| مشاهده متن کامل بحث + 5418 بازدید | 164 پست
شوهرم غذا رو از يخچال برداشت پرت كرد بيرون كه ببين من براش ميخرم ولي نميخوره و من بهش مبرسم اما باز ...

مامانت چقدر بی ادبه 

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است،،،موهای من از عصر همان روز بلند است 👧
خواهرگلم ناراحت نشیا.به خدا من سز بودم ولی عملا بعد ازروز پنجم به کسی نیاز نداشتم.خواهرم تاروز نهم م ...

دقیقا.منم همین طور بودم روز اول سزارین بخدا خودم رفتم حمام کردم بدون کمک هیچ کسی.روز دوم خونه رو اروم اروم جارو برقی  میکشیدم.به هیچ کسیم نیاز نداشتم.بعضیا زیادی شلوغش میکنن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

همش به مامانم گفتم چرا اينجوري ميكني چرا ناراحتش ميكني اون با من مهربونه مواظبمه همش كار ميكنه نميذاره من دست به چيزي بزنم و عين ديوونه بود حالم. 

مامانم سعي ميكرد ارومم كنه و با من خيلي مهربونه هميشه 

رفت و شوهرم اومد و اونم كلي سعي كرد ارومم كنه و خوب رفتار كنه چون واقعا ترسيده بودم و حالم افتضاح بود. يك سره داشتم فقط گريه ميكردم 

يه كم بعد دوباره مامانم اومد خونمون و شروع كرد كه دخترم چيزيش بشه اتيش ميزنم تو و خونه ت رو و هرچي داري از ما داري و سه سال ما كمكت كرديم و خورد و خوراكت از ما بود و كلي منت ديگه. كه شوهرم داد زد گفت من گوه ميخورم ديگه پامو بذارم خونتون و باز دعوا و مامانم رفت بيرون خودش

خدايا مرسي ❤️

بیشتر مادرها همینطورند مامان من هم اگرمجبوربشه کاری برامون بکنه غر میزنه سربچه ام هم خدا خواهر بزرگم روخیر بده اون اومد بیشتر کمکم کرد ولی اگر اخلاق مامانت رومیدونستی بهتر بود خیلی ازش کمک نمیگرفتی هرچند واقعا آدم به کمک یه بزرگتره باتجربه احتیاج داره

همش به مامانم گفتم چرا اينجوري ميكني چرا ناراحتش ميكني اون با من مهربونه مواظبمه همش كار ميكنه نميذا ...

به مامانت بگو ی روانپزشک بره تا زندگی بچه اش رو خراب نکرده

هر ادمی تحملی داره ! 

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است،،،موهای من از عصر همان روز بلند است 👧

من مادرم از هر کاری که شوهرم برام انجام میداد صدبار تعریفشو جلوی بقیه ومیکرد وقربون وصدقه اش میرفت شوهرمم بیشتر تشویق میشد اینا رو باید هر زنی یاد بگیره احترام متقابلو

به وقت تولد دوقلوها  
2740
همش به مامانم گفتم چرا اينجوري ميكني چرا ناراحتش ميكني اون با من مهربونه مواظبمه همش كار ميكنه نميذا ...

مادرت میخواد طلاقتو بگیره یه روانی تمام عیاره اگه باهات مهربون بوذ شوهرتو اذیت نمیکرد

مامانت اصلا فکرت نیست..داره زندگیتو با دستای خودش اتیش میزنه..چه ادم بی فکریه..من مامانم اینقدر شوهرمو احترام میکنه گاهی خودم حرصم میگیره میگم نکن پرو میشه..میگه من احترام میزارم که به تو احترام بزاره!

تو خونه ما هروقت یچی میوفته تو گلوی یکی همه حمله میکنن به بهونه اینکه میخوان بزنن پشتش خفه نشهکتکشم میزنن،یبار داداشم داشت لگد میزد تو پام*********** با تو آرومم ..تو یه فرشته ای..به تو آدم نمیشه گفت!**************( تیکرم  مال افزایش وزن: وزن فعلی===》52 وزن هدف===》58)

چرا فکر میکنید خودش باعث شده و اینکه کارهاش رو انجام نمیده دلیل این کار مادرشه.نخیر کلا مادرش دخالت کن هست .مادرش شوهر منو میخواست که بشوره بندازش روی بند و اونقدر تکونش بده تا خشک بشه.

استاتر به نظرم بهتره از اون ساختمون بیایید بیرون و تنها کسی که میتونه کاری برای یکنه خودتی تا مادرت به خودش بیاد

ما ملت حسينيم

نمیدونم چرااگه همین کمکارابه پسرشون کنن منت نمیزارن امابرادخترکه انجام میدن منت میزارن

آياميدانستيدبانگاه كردن به دست زن هاميتوانيد ازاحساسات آنهامطلع شويد؟!به عنوان مثال:اگردمپايي دستشون بودعصبانين      

شب شد و قرار بود مامانم پسرمو ببره ختنه كنه كه شوهرمو من فرستادم بره. از ترس اينكه مامانم اين دفعه بهونه نكنه كه شوهرت عين خيالش نبود و بچه شو نيومد ببره و اينا. كه با ماشين بابام داشتن مبرفتن كه تو ماشين باز مامانم دعوا كرده بود و شوهرم پياده شد و برگشت خونه

عصبي بود. كارد ميزدي خونش در نميومد

با من بلند خرف زد كه هي ميگي برو من ميگم نرم بهتره باز رفتم منو كوچيك كرد و ديگه جايي كه مامانت باشه پامو نميذارم و منم خب مامانمه بالاخره. عصبي شدم گفتم اين همه بهمون محبت كردن كمك كردن حق نداري اينطوري حرف بزني و اونم سرم داد زد و منم داد زدم و دعوامون شد. گفت طرف مامانتو ميگيري و فقط ميخواين منو خراب كنين و منم گريه كردم و رفتم خونه مامانم و منتظر شدم تا برگردن 

خدايا مرسي ❤️
شب شد و قرار بود مامانم پسرمو ببره ختنه كنه كه شوهرمو من فرستادم بره. از ترس اينكه مامانم اين دفعه ب ...

به به گل بود به سبزه نیز اراسته شد.. گند زدی خانوم

تو خونه ما هروقت یچی میوفته تو گلوی یکی همه حمله میکنن به بهونه اینکه میخوان بزنن پشتش خفه نشهکتکشم میزنن،یبار داداشم داشت لگد میزد تو پام*********** با تو آرومم ..تو یه فرشته ای..به تو آدم نمیشه گفت!**************( تیکرم  مال افزایش وزن: وزن فعلی===》52 وزن هدف===》58)
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز