2737
2739
عنوان

مامانم و شوهرم دعواي بدي كردن. دلم داره ميتركه

| مشاهده متن کامل بحث + 5418 بازدید | 164 پست
جور نوشتی که جیگرم برات کباب شد بخدا.کاش میتونستم کمکت کنم 

قربونت برم عزیزدلم دیگه چاره چیه به قول شوهرم من بچه اوردم نباید از کسی توقع داشت

هر چه مغرورتر باشیتشنه ترند برای با تو بودنو هرچه دست نیافتنی باشیبیشتر به دنبالت می آیند؛امان از روزی که غروری نداشته باشیو بی ریا به آنها محبت کنیآن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند؛سادهـ از کنارت عبور می کنند …
ظاهراً همه معتقدید که نباید کمی دندون سرجیگرگذاشت وازسراخلاق و ادب هم که شده جواب بزرگتر رونداد فکرم ...

اصلا ربطی ب مادر این خانم نداره احترام فرق داره با تو سری خوردن دوره برده داری گذشته حالا هر کی میخواد باشه

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من بیچاره انقد دلم گرفته که نگو با سه تا بچه کوچیک هیچ کمکی بهم نمیکنه هیییچ باید ریخت و پاشاش هم جمع کنم اعتراضم کنم به لای قباش برمیخوره یکی نیست بگه اخه احمق با این شوهر تحفه چرا سه تا زاییدی😞😞😞

اصلا ربطی ب مادر این خانم نداره احترام فرق داره با تو سری خوردن دوره برده داری گذشته حالا هر کی میخو ...

دقيقا مامانم جوري رفتار ميكرد انگار شوهرم نوكرمونه

خدايا مرسي ❤️
2728
من بیچاره انقد دلم گرفته که نگو با سه تا بچه کوچیک هیچ کمکی بهم نمیکنه هیییچ باید ریخت و پاشاش هم جم ...

عيب نداره عزيزم. ديگه شوهرتو نميتوني عوض كني كه 

خدا بزرگه. خدا بهت توان و قدرت بده

خدايا مرسي ❤️

ديشب كم و بيش با شوهرم اشتي كرديم

اما دلم پر از غصه ست. دوست ندارم مامانم و شوهرم قهر باشن. هميشه خونمون پر از شادي و خنده بود. همه حسرت ما رو ميخوردن 

حالا چي... شوهرم گفته پامو خونشون نميذارم

ميشه راهكار بدين؟؟؟ ميترسم به شوهرم بگم اشتي كن 

از طرفي نميخوام اينجوري باشن

چي بگم؟؟؟ چجوري بگم؟ چيكار كنم كه اشتي كنن؟؟؟

خدايا مرسي ❤️
ديشب كم و بيش با شوهرم اشتي كرديم اما دلم پر از غصه ست. دوست ندارم مامانم و شوهرم قهر باشن. هميشه خ ...


واقعا نمیتونم این حجم از توپیدن کابرا به یک زن تازه زایمان کرده رو درک کنم!!خب شما تحت فشار بودی و تازه زایمان کردی وحالا یک اشتباهی کردی!!

عزیزم وابسته بودن چه دختر به خانوادش چه پسر به خانوادش آفت زندگی مشترکه،مطمئن باش وابسته بمونی خیلی بدتراز اینا سرتون میاد،دخلو خرجتونو مدیریت کنیددشده کم بخرین کم بخورین ولی زیربار کمک کسی نرید،سعی کن کارای بچه رو زود یادبگییری خودت کاراشو بکنی

الانم اصلا نمیخواد دنبال راهکار باشیی،بزن به بیخیالی،زمان همه چیز رو حل میکنه،اگه مشکل از شوهرتون بود میگفتم برید عذرخواهی ولی چون مشکل از مادرتونه الان عذر خواهی کنید همه چی بدتر میشه

دیگه از اون اتفاقا هیچی رو مرور نکن

کم کم هم مستقل شین،به شوهرتم بعدااا بعد گذشت چندمدت کم کم با مهربونی بگو بخاطر بزرگتری سلام و بگو حرمتو حفظ کن مییینی که دیگه مستقل شدم توهم بذار حرمتا حفظ شه واسه آرامش زندگیمون

تمام شک من به معجزه، باتو محکم تر از باور شده🤰
2738

ضمنا عزیزم من جای شما بودم بعد همون دعوای اول از مادرم دلخور میشدم و دیگه نمیرفتم پایین خونشون ومیموندم شوهرمو دلداری میدادم

باشوهرم دوتایی بچمونو میبردیم ختنه

مادرت همسرتو انداخته بیرونه بعد شما رفتنی خونشون وبچه رو دادی بردن ختنه؟؟؟؟بعد انتظار داری مادرت متوجه رفتار بدش هم بشه؟؟؟ نه عزیزم نه،وقتی شما همچین اشتباه بزرگی از مادرتون دیدین باید سرسنگین میشدین تامتوجه کار اشتباهشون بشن

الان مادرتون باخودشون میگن هرکاریم بکنم چون وابستمم باز میان سمتم!!

تمام شک من به معجزه، باتو محکم تر از باور شده🤰

این حرفارو کسی بهتون میگه که مادرش دقیقا مثل مادر شماس

منو کاملا وابسته بزرگ کرده و یجورایی کیف میکنه که من وابستممم

ولی من همون تو دوران نامزدی دیدم که چجوری این شد آفت زندگیمون و بعد ازدواجم کلا ۱۸۰درجه تغیرر کردم

یه جای دور از مادرم خونه خریدیم،هفته ای یک بار بیشتر نمیرم خونشون،گزارش همه کارامو بهش نمیدم ،بدی شوهرمو پیشش نمیگم،همه کارامووو خودم میکنمم

بااینکه عملا هیچیییی بلد نبودم،حتی یبار برنج هم نپخته بودم

و الان رابطمون خیلی خیلی خوبه خصوصا رابطش باهمسرم از رابطش بامنم بهتره

مادرمنم خیلیییی مهربونه همههه کاری برامون میکنه ولی یه اخلاقی داره که با کارای بعدیش میزنه اون کارای خوبشم نابود میکنه واسه همینم من سعی میکنم مستقل باشم 

یادم نمیره وقتی خونه خریدیم واسباب کشی کردیم

اومد ۳روز بککوووب کار کرد،بعد یه دعوایی راه انداخت طه دعوایی راه انداخت نشستم تو خونه تازه که باخون ودل خریدمش زار زدم😑اما شوهرمن درکش خیلیی خوبه هی میگفت عیب نداره حق داره ول کن باید تحمل کنی مادرته...

خلاصه که فقط وفقط باید راه و روش زندگی توعوض کنی

اون قضایارو هم به کل فراموش کن و از این روزا لذت ببر

همه چی میگذره


تمام شک من به معجزه، باتو محکم تر از باور شده🤰
بالاخره يكي دركم كرد 😔😔😔 ضعيف نيستم بخدا. فقط بلد نيستم و مامانم بيشتر از اونكه بايد دخالت ميكنه ...

سلام استارتر عزیز حالت بهتر شد

خیلی حست رو درک میکنم

من اون روزها رو بعد ۱۳ ماه فراموش نکردم

قشنگ درون میکنم عزیزم با این تفاوت که من شوهرم دعوا و شروع تقصیر مامانمم بود ولی بیشترش نقصی شوهرمه الانم با هم قهر مامانمم گفته تا من زندم نمیخوام ببینمش

سلام استارتر عزیز حالت بهتر شد خیلی حست رو درک میکنم من اون روزها رو بعد ۱۳ ماه فراموش نکردم

سلام عزيز دل چقدر خوشحال شدم از احوالپرسيت. يك دنيا ممنونم 

بله بهترم. چند روز بعد از ختنه كه حلقه ي پسرم افتاد شوهرم به همين بهونه كيك گرفت اومد خونه مامانم. نه اون حرفي زد نه مامانم. تقريبا عادي رفتار ميكنن با اين تفاوت كه شوهرم اصلا ديگه چيزي خونشون نميخوره. فقط چاي

خدايا مرسي ❤️
قشنگ درون میکنم عزیزم با این تفاوت که من شوهرم دعوا و شروع تقصیر مامانمم بود ولی بیشترش نقصی شوهرمه ...

خيلي سخته اينطوري. ادم مي مونه بينشون نميدونه چيكار كنه 

خدايا مرسي ❤️
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز