حالا من شاغلم حتی بچه را مهد هم نمیبرم استرس مبگیرم و قلبم از جا کنده میشه بچمو دست ادمهای دیگه بسپرم با همسرم شیفت مخالف میریم سرکار که پیش همسرم باشه بچه
میدونم خیلی سخته و عوارض خودشو داره ولی واقعا نمیتونم بچمو به کسی بسپارم بعد بچه اول که بزرگ شد گفتم اشتباه میکردم مهد نمیبردم و خیلی اسیب دیدم ولی برا دومی هم نمیتونم دست خودم نیست
خوب اون رفته پی خوش گذرونیش وقتی من محتاج محبتش بودم
منم میذارم یه سالمندان تمیز که خوب بهش برسن قرصاشو به موقع بدن شام ناهار سر جاش خودم میرم تفریح
جواب های هویه
اون مواسته جوونی کنهخودشو درگیر بچش که پاره تنشه نکرده
من درگیر یه زن پیر کنم؟
فکر کردی بچه هایی که مامانشونو میذارن سالمندان اگر محبت کافی دیده بودن اینکارومیکردن؟
صدرصد ت کار درستی میکنی
منم گاهی کارای واجب داشتنی میذارم پیش مامانم یا مادرشوهرم. البته فقط کارا و جاهایی که وقتی بچم هست خودش اذیت میشه یا تنهام.
حالا از شنبه باید چند روز برم دندون پزشکی و نمیدونم چطوری این مدت طولانی بچم رو بذارم و برم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
