رفته بودیم مهمونی همه زوج بودیم
یه دختره بود از شوهرش ۱۵ سال کوچیک تر دختره متولد ۷۴
انقددددر ناز بود محو صورتش میشدم
از زیبایی خدادادیش هرچی بگم کم گفتم
بعدش شوهرش ادم بیفرهنگ به تمام معنا که اصلاً به زنش توجه نمیکرد
اعتقادشم بر اینه که از لوس بازی خوشش نمیاد
بعد من قبلاً از شوهرم شنیده بودم فلانی با زنای پولی میگرده امشب فهمیدم شوهر همین خانم نازه هست
بعد انقد رو زنش حساس بود همه بیروسری بودیم و بلوز و شلوار این زنه با مانتو و روسری
دلم واقعاً واس زیباییش سوخت
دلم میخواست پسر بودم یه زن این شکلی میگرفتم
اصن من که زنم انقد جذب زیباییش شدم نکنه شوهرامون به این زنه نظر پیدا کنند!!!!