ما محلمون همسایه داشتیم خونسون رو فردخته بودن کلا رفته بودن از اونجا .خونه خالی بود یه بار با مامنمینا داشتیم از اونجا رد میشدیم شب بود صدای طبل و اینا میومد شدیید بعدش متوحه شدیم اینجا که خالیه کسی نیس الفرار.بعدش اون یکی همسایع ها هم میگفتن ما هم چند بار شنیدیم همون صداهارو😦😦😦
من شبا صداشونو میشنوم صدای جیق میادازکوچه منم خابم خیلی سبکه😧
تنهام درو قفل کردم .بازم خاطراتو خوندم ترسیدم
خواهرشوهر خالم خیلی وسواسیه و آب مصرف میکنه
میگه وقتایی که تنهام هروقت میرم آشپزخونه که ظرف بشورم یا کاری انجام بدم چنتا موجود مثل جن میان تند تندراه میرن تو خونه انگار میدوون خیلی سریع
واااای نگین تو رو خدا میترسم
یکی از دوستام میگفت توی یکی از دهاتای کردستان خونه فامیلشون بودن.میگه ما اسم دسشویی میاوردیم همگی هول میشدن و مارو همراهی میکردن.میگفت از دخترش پرسیدم قضیه چیه؟گفته ی جن که دختر باموهای بلند ی گوشه (دسشویی تو مکانی مثل ی انباری بوده که پله هم میخورده )میشینه و اصلا برامون آزاری نداره فقط اونجا میشینه.این دوستم آدم دروغگو یا خرافاتی نیست بخاطر همین باتمام وجودم باور کردم
منم همسرم یه هفته تو ماه شبکار میشه..خودمم واقعا میترسم...ولی اینجور تاپیکارو میسپرم ب فراموشی ...بخودم میقبولونم که خدایی هست مهربان تر از حد تصورمون که همیشه کنارمونه...پس سعی میکنم حضور خدا رو بیشتر کنارم حس کنم تا حضور خلقت های خدا...
ضمن اینکه اونا هم مث ما جن های خوب و بد دارن دیگه...خیلی از انسانها ارتباط میگیرن با خوبهاشون و زندگیارو نجات میدن بعضیام ارتباط میکیرن با بداشون و زندگی هارو تباه میکنن..ولی تا وقتی انسان به کار اونا کار نداشته باشع اونا کاری بکار ماها ندارن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
