من بروی خودم نمیارم ولی ازدرون خورد شدم مت کلن ادم خجالتی و کمرویی هستم بابام روز جهازبرون جلوی کل خاندان شوهرم و جاریا ومادرشوهر و پسرا ودختراشون بهم گفت اگه تونمیخوای بااین خانواده بسازی من میخوام بسازم فردا نیای حرف بزنی باید به حرف همه و شوهرت گوش بدی و احترام بذاری و کلی پاچه خواری آخه ادم عاقل میتونستی توی خلوت خودمون ازین حرفا بزنی ن جلوی همه. ازاون روز وقتی برادرشوهرامو میبینم ک کلی باهاشون رودرواسی دارم انگار لال میشم ی سلامم نمیتونم بکنم میفتم ب تته پته. ۵ساله درست نشدم خیلی شکستم. کلن بابام همیشه جلوی همه برای خودشیرینی بقیه روخراب میکنه. چون پدرمه بهش هیچی نمیگم