2737
2739
اسم عشقتون پیمان بود؟

اره

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اخه مگ میشه کسی ک خیانت کنه و برگرده عاشقت باشه

عزیزم‌یکی بود ک میشناختن‌پسره بدجور دلباخته ی دختره بود.دختره هم چون مطمین بود از داشتنش با این و اون‌میپرید مدام‌و اینجور بود ک اگه شوهر خوبی گیرش میومد در لحظه جواب مثبت میداد تو اون مدتی ک‌من کنارشون بودم دختره تا پای نامزدی رفت و برگشت ی بارم‌با لب کبود و ورم‌کرده اومده بود ک‌نمیدونم‌کار کی بود بوسیدتش ی مدتم با یکی هی میرفت دور دور یارو بهش گل میداد هرروز خلاصه واسه این اخریه دوستای مشترکشون خیانت دختره رو ثابت کردن ب پسره....ولی پسره داشت جون‌میداد از شدت ناراحتی و در اخرم‌نتونست تحمل کنه بازم‌ب دختره ابراز علاقه کرد منم ازشون دور شدم بعد از چند سال الان دوباره دختره رو پیدا کردم دیدم‌باهم ازدواج کردن و دختره بارداره

ما یه برنامه ای بود به اسم نیمباز نمیدونم داشتین یا نه اون موقع اصلا این تلگ رام و اینا مد نبود.ولی ...

یادمه ولی نداشتم

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
2742

کنارم خوابه، امشب کار داشتم، یکم دیر اومدم تو رخت خواب، اونم خیلی حسته بود زود خوابش برد، بغلم نکرده، خوابم نمیبره اینجوری

ما روز خواستگاری عاشق شدیم

قبلش همدیگه رو ندیده بودیم

نفر اول زندگیمه، حتی با وجود دو تابچه

اصلا دنیا رو بدون اون نمیتونم تصور کنم

اما با همه اینا یه وقتایی اینقدر از دستش عصبانیم که دلم میخواد بدمش دست ابوبکر بغدادی😂😂😂😂

جالب که بهشم میگم بسه دبگه برو پی کارت، به جوونیت رحم کنه، بخدا میزنم میکشمتا😂😂😂😂

من با چشم خودم دیدم هر کس هر کسی رو قضاوت کرد، با گذشت زمان بدتر از اون شد، اینو اینجا نوشتم یادم بمونه کسی رو سرزنش نکنم🤐
2738
یا خدا😂😂😂😂

چرا

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!

آبشار نياگارا ميچرخه عكس ميذاره بعد هر چندوقت پيام ميده من هميشه عاشقتم بعدم ميپرسه يه سوال مادر نشدي؟

نكنه ميشينه دعا ميكنه من بچه دار نشم😫😫😫😫

خوب ميمون تو كه داري نياگارا ميچرخي چيكار به كارِ من داري يعني ميخواد بگه تورنتو اما هنوز با كسي نيس تو فكرِ منه😏😏😏


خدایِ مهربـــون شكرت🙏🏻

عشق اول من تو ۶ سالگیم بود یه کفتر باز و لات بود فک کنم اون موقع ۲۰ سالش بود من عاشقش شده بودم🤣 عشق دومم ۱۲ سالم بود باهاش دوست نبودما فقط دوسش داشتم اون نمیدونست همسایه بابابزرگم بود روزایی که نمیدیدمش آهنگ "این ور دنیا شبه اون ور دنیا روزه یجا خورشید میتابه ... بی تو اما همه جا غمگین و غم گرفتس " رو میخوندم گریه میکردم🤣🤣🤣🤣🤣🤣

 کاهش وزن من ۹۰🔓   ۸۵🔓   ۸۰🔓   ۷۵🔐   ۷۰🔐   ۶۵🔐   ۶۰🔐
عشق اولم پسرخالم بود منو مثه خاهرش میدید.امامن نع😒😒😒😒  بهم گفت تومثه خاهرمی خعلی کمکم ک ...

وای خیلی ناراحت شدم ان شالله خدا قلب تو آروم کن

منم ۶ سال درگیر ی عشق بود ازدواج کرد رفت و همچنان دنبالم بود از سادگیم از عشق پاکم استفاده میکرد من بخاطر لج بهش نامزد کرد اما نتونستم دوام بیارمو پس نشستم اون فکر میکرد چقدر دیوونشم اما ی روز انداختمش رفت قلبمو روش بستم و به زندگیم ادامه داد بخاطرش کلی عذاب کشیدم کلی حرف شنیدم خودمو بخشیدم و از خدا کمک خاستم

تا اینکه بعد ی سال ی روز باز عاشق شدم روز اول وقتی فهمیدم عاشق شدم تا صبح گریه کردم گفتم خدا نکن اینکارو باهام من نمیتونم من عشق نمیخام باز میخام عذاب بکشم باز میخام ذلیل شم نمیخام نمیذارم قلبم باز اذیتم کنه اما اون طرفم عاشقم بود خیلی بیشتر از من و عشقی خدا نثارم کرد که مفهوم عشقو تازه فهمیدم فکر کنم پاداش رنجام بود الان ازدواج کردیم ۵ سال

دعوا داریم بحث داریم قهر میکنیم اشتی میکنیم اما از عشقم پشیمون نیستم 

این اتفاقم برای تو میوفته عزیزم

داره اذیتت میکنه، متوجه نشدی

فقط یکبار ریپلای کرد

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687