چن وقت پیش عروسی کردن و چه مجلسی گرفتن دختره ماشالا با همه جور ادمی بوده نزاشته تو مجردی بهش بد بگدره بعدم یه پسر ادم حسابی و خوشگل اومد خواستگاریش مونده بودم چرایکی مثه خواهرم که هم زیباتره هم فوق العاده متین با همچین پسری ازدواج نکنه و دوستش الان اینجوری بعد یه ماه دختره نتونست شخصیت خودشو پنهون کته متاسفانه همسرش میره سراغ گوشیش و میبینه بله هنوز خانوم ارتباطش و با دوستان عزیزش قطع نکرده و به قول خودش زرنگ بازی دراورده البته ناگفتع نمونه که همیشه به خواهرم میگفتم از این دختر دوری کنه و ارتباطی نداشته باشه ولی خب جوونه و چشم به ظاهر ولی خب حرفم این بود که اگه این دختر کارای اشتباهشو میزاشت کنار الان خوشبختیو میچشید و بیخود زندگیشو حروم نمیکرد ولی بنظرم نرود میخ اهنین در سنگ
دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :| حالا نموندنمون هیچ :( چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟ :/