وای تاپیکتونو دیدم یاد دوماه پیش خودم میفتم.بچم سه ساعت سینمو میگرفت و ول نمیکرد و تازه نوک سینه هم نداشتم و به زور میگرفت و نوک سینم هم زخم شده بود و به معنای واقعی از شیر دادن متنفر شده بودم وقتی شیر میدادم از درد به خودم میپیچیدم و مامانم و شوهرم از کبود شدنم میترسیدن و برام اب قند میاوردن و این فقط به خاطر این بود که به حرف چهار تا آدم احمق گوش میکردم و شیر خشک نمیدادم.بچم اصلا وزن نمیگرفت و اطرافیان فقط میگفتن اگه شیر خشک بدی شیر تورو نمیخوره.اخرش بعد پنجاه روز که بچم فقط گریه میکرد بردمش دکتر و دکتر هر چی تو دهنش بود نثارم کرد و گفت این بچه گرسنشه تو دنبال چی بودی که اصرار داشتی فقط شیر خودتو بدی.بمیرم الهی بچم فقط تو دوماه نیم کیلو اضافه کرده بود.اگر وزن بچت کمه یعنی گرسنشه که سینتو ول نمیکنه اما اگه وزنش خوبه چون ارامش میگیره و میک زدنشون هنوز کند هست طول میکشه سیر بشه.
سلام وای تاپیکتونو دیدم یاد دوماه پیش خودم میفتم.بچم سه ساعت سینمو میگرفت و ول نمیکرد و تازه نوک سی ...
وزن گیریش خوبه بدنیا اومد ۳۳۸۰ بود که وقتی ورمش خوابید سه کیلو شد الان که ۳۴ روزشه نزدیک نزدیکه ۴۵۰۰ شده . مادرشوهرم هروقت میبینه که بچم تند تند میاد زیر سینه همش میگه سیر نمیشه منم خیلی ناراحت میشم و توهم میزنم
ببین شیر و اسید معدشون برمیگرده تو گلشون برای اینکه دردشون کمتر بشه هی چند دقیقه ای یه بار مک میزد. بعد هر ربع ساعتی به نظرم مستقیم بغلش کن و اروم بزن پشتش بعد بازم شیر بده. البته من بعد مجبور شدم دارو هم بدم