من با ماشین تصادف کرده بودم همسرم نقش خودشیرینو بازی کردو اومد گفت یکم ارومتر و با متانت رانندگی کن و از این چرت و پرتا من بخاطر خودتون میگم منم خیلی مودبانه گفتم اصلا به شما ربطی نداره و شمارمو گرفت برا کروکی و این چیزا بعد ده سال باببم اجازه نداد برا عروسی بالاخره ازدواج کردیم