بچه ها من باردارم بعد تو کل بارداریم مادرشوهرم هیچ کاری واسم نکرد البته واقعا توقع ندارم از هیچکس خودم یا غذا میپزم یا از بیرون میخرم کارای عیدمم کارگر گرفتم خورد و ریزه هارم شوهرم انجام داد بعد بعصی روزها هم مامانم غذا میپخت میداد یعنی بگم مادرشوهر هیچی ها هیچی نه کمک نه غذا بازم میگم من توقع نداشتم ازش حالا تو دید و بازدیدای عید شنیده بودم از بقیه که پشتم حرف زده که اره الکی ادا در میاره و بعضی چیزای دیگه منم با شوهرم دعوای بدی کردم شوهرم میگفت تو حساسی و اون منظوری نداشته خلاصه قشنگ زن حامله ۳ روز عصبی بودم بعد یبار تو یه مجلس رفتیم اول ندیدمش بعد که دیدمش از شدت اعصبانیت سلام نکردم اما خداحافظی کردم باز یه مجلس دیگه خیلی سلام خشک کردم الان مادرشوهرم دو روزه یه زنگ نزده اینا کلا دائم مهمونین یعنی مارو نمیگن ؟ قهره یعنی ؟ واسم مهم نیس که قهره بهتر اما میخوام ببینم اگه قهره باز دیدمش محلش ندم چون حوصله ناز کشیدن ندارم بی اعتنایی کنه بدتر بی اعتنایی میکنم
کلا از این میسوزن که منو عروسای فامیل شوهر صمیمی هستیم به اینا محل نمیدیم
من بیچاره تو عید هرجا رفتم کلی کار کردم سفره جمع کردم ظرف شستم بعد دیشب من دعوت کردم همشون خوردن نشستن با این وضعم خودم همه کارامو کردم از دیشب حس میکنم خیلی احمقم