2737
2739
عنوان

پسرم رو از شیر گرفتم😥😥

| مشاهده متن کامل بحث + 271 بازدید | 22 پست

گلم منم تازه از شیر گرفتم...دقیقا عین شما..۱۸ماهه بود شروع کردم و سه هفته ای شکر خدا تموم شد.. اصلا باورم نمیشد ک بتونم از شیر شب بگیرم

دوهفته شیر روز رو کم کردم و شیر شب میدادم...رسوندم ب یه وعده در روز...الان یه هفته ست ک شیر شبو گرفتم ازش

یکی از سینه هام داشت منفجر میشد سه یا ۴روز درد شدید داشت مثل سنگ شده بود..میگفتم الان رگام میترکه... دیگه رفته رفته کم شد دیگه الان تقریبا ب صفررسیده...در مورد بچه ت هم عزیزم عادت میکنه... اگه میگه می می سریع بغلش کن یکم راه ببر و برو آب بده بهش.. معمولا برا تشنگی میگن.. یادش میره

از بچه من ک بدتر نیست نمیدونی چقد بهونه میگرفت

حسین جان! پسرانت همگی نام علی بنهادی! جان عالم ب فدای دل بابایی تو😍😍😍       ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین...                       

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

وقتی میخواین بچه رو از شیر بگیرین بهتره کسی نفهمه به کسی نگین چون برای بچه بده من یک دارو گرفتم از عطاری موقعی که شیر میخواست میزدم ب سینم اونم مزش میخورد ب زبونش بدش میومدول میکرد اخه خیلی وابسته شده بود یعنی من هر جا میرفتم بهم میگفتن خدا صبرت بده همش نشسته بودم بش شیر میدادم لاغر شدم چی شدم  

تیکر تولدمه😍😍
2731
دقیقا من خیلی انگلیسی سرچ کردم میگن باید مادر و بچه با هم آماده باشن  اگر دوسالگی هم آماده ن ...

من دیدم نمی تونم بچم بغض می کرد و می زد زیر گریه!!! خیلی گناه داشت ولی دو سال و نیمش که شد خیلی راحت تر کنار امد!

خیلی داغونم وقتی خوابه مدام دارم گریه میکنم

منم خیییییلی گریه کردم.... ب یه جایی رسیده بودم ک میخواستم دوباره بهش شیر بدم... با شوهرم دعوا میکردم ازش بدم میومد چون مسبب این ک دارم زود از شیر میگیرمش اونو میدیدم چقد نفرینش کردم طفلی رو  چقد گریه کردم... چقدددددر 

ب نظرم از شیر گرفتن خیلییییییی سخته خیلیییییی

حسین جان! پسرانت همگی نام علی بنهادی! جان عالم ب فدای دل بابایی تو😍😍😍       ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین...                       
وقتی میخواین بچه رو از شیر بگیرین بهتره کسی نفهمه به کسی نگین چون برای بچه بده من یک دارو گرفتم از ع ...

واقعا درسته نباید به کسی گفت  

من یه شبش خونه مادر شوهرم بود بچم خیلی گریه می کرد بعد خواهر شوهر و مادر شوهرم بچه رو از دستم می کشیدن که یعنی بچه چشمش به مادرش نیافته تا شیر از سرش بیافته!!! ولی از بس بی رحمانه این کار می کردن دلم برای بچم سوخت که اصلا احساس بچم براشون مهم نیست این که بچم چقدر داره اذیت می شه!!  بهم می گفتن بچت نباید بغل کنی تو این چند روز!!!!   به محض این که برگشتیم خونه رفتم یه دل سیر بغلش کردم و شیرش دادم !!!  گفتم گور پدر قوانین دنیا!!!! 

تا ۶ ماه دیگه هم شیرش دادم وقتی دو سال و نیمش شد خیلی راحت تونستم از شیر بگیرمش گریه هم نکرد!

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز