2733
2734
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218399 بازدید | 15785 پست
34 هفته و0 روز

سلااااااااااااااااااام به مامانای گل و گلاب

اول کسایی که غصه تیکرو میخورن بگم که قبلش در مورد امضاهای با حجم بالا نظر سنجی کردن و حتما براساس اون تصمیم به برداشتن گرفتن حالا یه سر برین آدرسی که قو جون داده بلکه افاقه کرد

مامان اتریسا جون هر چی بیشتر به حالت افسردگی دامن بزنی بیشتر میشه پس سعی کن به هر طریقی که شده خودتو از این فضا خارج کنی...انشاالله همیشه شاد و سلامت باشی گلم:*


ساحل جون افزایش ترشحات که طبیعیه گلم ولی برا زرد شدنش خیلیا اعتقادشون اینه که اینم تو بارداری طبیعیه مگر اینکه همراه سوزش یا خارش باشه...خواب رفتگی هم همینطور ولی بازم هر وقت رفتی دکتر باش مطرح کن عزیزم


مامان کیان جون خواهش میکنم قابلی نداشت :*


ماری جون مبارک باشه:*


غزاله جون پیشنهادت خوب بود منم اول پست نوشتم....جل الخالق دیگه از انبارم دزدی میکنن!....البته انشاالله همون خونه مامان شوشو اینا باشه...من که تا فهمیدم باردارم رانندگی رو بوسیدم گذاشتم کنار گفتم ما هیچ وقت تصادف نکردیم اما از شانسمون تو بارداریم تصادف کنم بچم بیفته، فکر کنم رانندگی به کل یادم رفته باشه خخخخ


لیلیان جون انشاالله دردا به خاطر وزن نی نیه و بعدش میشی مثل اولت...نگران نباش گلم


مامی الی جون سالگرد ازدواجتون مبارک... خب به سلامتی مهمونیتم که برگزار کردی مبارک باشه...بالن و شیرینی هاتم عالی بود عزیزم:*


باقالی جون اول اینکه خوش اومدی دوممم ممنون از انتقال تجربیاتت


عاطفه جون وای معاینه رو که گفتی دلم ریش شد... یکی از دوستام با همین حرکت استریپ همون لحظه کیسه آبش تو مطب دکتر پاره شد و مستقیم رفت بیمارستان چند ساعت بعدشم نی نیش بغلش بود.... دلم برا بچه ات کبااااااب شد عااااااطفه ، بیچاره به چه طرز فجیعی حموم میشه خخخخ....راستی 2هفته مرخصی پدرا تایید شده ها اگه شوشوت کارمنده بش 2 هفته مرخصی میدن


قو جون سر سینه ها چند سااااانت آخه بابا بیخیال همون 2 3 میل هم بسه دیگه...من شنیدم اگه بزرگم باشه ممکنه بچه نتونه سینه رو بگیره....مایع آمنیوتیکم چاره داره گلم که خودت میدونی پس نگران نباش
سلام دوستان

یه سوال دارم که بدجوری نگرانم کرده.دیشب یهو ازخواب بیدار شدم که دیدم از دردشدیدشکم و لرز(لرزش کل بدنم اونم بسیار شدید) دارم جیغ میکشم.بعدشم خوب شدم وخوابیدم.البته قبلنا هم اینطوری شدم ولی به دکتر چیزی نگفتم تا حالا چون واقعا بیخیالن ومیدونم حتما میگه طبیعییییه.
ولی الان واقعا دیگه میترسم.کسی چیزی در این مورد میدونه؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر زیبای من(پارمیس) 3 آذر 92 دنیای من و پدرش را زیباتر کرد.
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



عاقا من اینجا و از همین تریبون از تمامی مامانایی که درد داشتن و من بهشون گفتم ایش و تحمل کنید معذرت خواهی و حلالیت جویی میطلبم! الان چنان پهلو دردی گرفتم و از اون طرفم سوزش که این پستو از اعماق شونصدتا پتو و پهلوی شال پیچی شده دارم ارسال میکنم.ظاهرا که قراره این ماه نه واقعا ماه درد باشه. در حال حاضر نقطه ای در بدنم نیست که درد نکنه. آی
با گوشیم اومدم و میترسم جواب پستارو بدم یوهو بپره درد روحی روانی نی نی سایتی هم بگیرم. چنانچه امشب جون سالم به در بردم فردا در خدمتگزاری حاضر بیدم!
سلام مامانای گل
منم امروز 35 هفته و دو روز شدم.
مرسی از همه کسایی که به یادم بودن و حالمو میپرسن.

بچه ها من امشب دوباره تو ترشحاتم لکه های کوچیک خون دیدم و رفتم دکتر.
معاینه کرد.
با همون ذستگاه معاینه البته.
دهانه رحمم بسته بود خدا رو شکر. ولی گفت استراحتتو بیشتر کن. احتمال زایمان پیش از موعد داری.
مثل اینکه نینی خانوم ما نمیخواد تا روز تولدم صبر کنه.
ولی دعا کنین که ایشالا سر موقع بیاد و خوب وزن بگیره تا اون موقع.

صدای قلب نینی رو هم گوش کردیم. 130 تا در دقیقه میزد.
برادرم میگه با این تعداد ضربان احتمالا زایمانت نزدیکه. خخخخخخخخخخخ آخه خودش نینی داره. یه خرده تجربه داره.
دکتر گفت درد زیر لگنم طبیعیه. آخه من وسط پاهام و کلا استخونهای اونجام خیییییییلی درد میکنه. دارم میمیرم از دردش.

از دکتر در مورد شکم بند پرسیدم بعد از زایمان ببندم یا نه. گفت ما خودمون تو بیمارستان بعد از زایمان شکمتو اندازه میگیریم و به اون اندازه میگیم شوهرت بره برات بخره همونجا.

گفتم آیا شیکممو فشار میدین؟ گفت اگه رحمت شل باشه و نیاز داشته باشه آره فشار میدیم شیکمتو. گفتم میشه تو بیهوشی این کارو بکنین؟ گفت پس چی فکر کردی؟ فکر کردی کی فشار میدیم؟ گفتم وقتی به هوش اومدم بعدش شاید فشار بدن. گفت نه اگه قرار باشه این کارو بکنیم تو بیهوشی انجام میدیم.

سوند رو پرسیدم. گفت حتما لازمه که برات سوند بزنن قبلش.

گفتم میشه قبل از عمل شیاف بذارم که بعدش دردم کم باشه؟ گفت ما خودمون همین کارو میکنیم قبل از بردن مریض به اتاق عمل براش شیاف میذاریم که وقتی به هوش اومد درد نداشته باشه.

راستی بهش گفتم از وقتی که آمپول بتامتازون زدم قندم رفته بالا. گفت آره اون آمپول قند رو میبره بالا. ولی نگران نباش دوباره حداکثر تا یه هفته بعدش میاد پایین.

بهم سفارش کرد که هرچیزی برات پیش اومد سریع بیا. اگه لکه های کوچیک خون در همین حد باشه عیبی نداره. چون تو معاینه دید که دهانه دحمم پرخونه و خونریزی هم از رگ های همونجاست.
ولی گفت اگه ترشحات بیرنگ یا خون آلود کشدار داشتی حتما زود بیا.
در ضمن گفت که معاینه با دو انگشت برای تو خطرناکه و باعث تحریک دهانه رحمت میشه.
گفت هر چیزی شد یا خودتو به مطب من برسون، یا اگه مطب نبودم برو بیمارستان من خودمو به تو میرسونم. یعنی منظورش این بود که ماماها معاینه داخلی نکنن منو.

یکی از دوستایی که پرسیده بود: من وقتی قندم میره بالا علائم دارم یا نه.
نه علائم ندارم عزیزم.
حتی شده یه موقع هایی سرگیجه داشتم، فکر کردم قندم بالا رفته، ولی همون موقع قندمو اندازه گرفتم دیدم که خیلی هم عالیه. نه بالائه نه پایین.

بچه ها ببخشید که اسما رو نمینویسم. چون نمیتونم زیاد بشینم.
ولی همه پستا رو با گوشی میخونم.
خیلی از همه تون ممنونم که به یادم هستین بچه ها. مرسیییییییییییی
راستی بالاخره پوشک پیدا کردم و خریدم واسه خودم.
مرسی از راهنماییهاتون.
دخمل گلم
Lilypie Maternity tickers
2731
هفته 35 +0 !
سلام دوستان
خوبین ایشاله؟
ورودم به هفته 36 مبارک !ایشاله به پای هم پیر بشیم!!
من شدیدا از یبوسسسسسسسسسسسسسسست دارم رنج میبرم. شربت انجیر و منیزیم هیدروکساید هم حتی فایده نکرده هنوز....................
ما هنوز بیمارستان رو هم قطعی نکردیم. یه وقت خدای نکرده فکر نکنید همسر تنبلی میکنه ها !نه قرررررررااااااااارررررره یه ررررررررررررررررروووووووززززززززززز که نمیدونم کدوم روزه بره بیمارستان ها رو قیمت بپرسه. به امید آن روز!!

دیروز دکتر بودم. گفت دیگه هفته ای یه باربیا. بهم گفت تکون های بچه خیلی مهممه . خیلی حواست بهش باشه. خیلی. سردرد و سرگیجه و حالت تهوع هم خیلی مهمه. من خیلی ورم دارم اما فشارم خوب بود .هرنوع خونریزی لکه بینی آبریزش هم باید سریع اطلاع داده بشه.

دیروز به دکتر گفتم من که دختر خوبی ام میشه برم یه ساندویج سوسیس و نوشابه و سیب زمینی بخورم و گفت برو بخور نوش جونت!!!و من هم دیشب یه ساندویچ سوسیس خوردم و دیگه اگه الان بمیرم هیچ آرزویی ندارم .انقدر که بهم چسبید.

راستی بالاخره سونو نوشت تا انجام بدم . بعد دومااااه نی نی رو میبینم.

عاطفه جان
عزیزم پیشاپیش تبریک میگم. بیا و شما اولین نفری باش تو این تاپیک که عکس نی نی رو میذاری.بوسسسسسسسسس
www.ma3nafar-mh.blogfa.com
Lilypie Pregnancy tickers
هفته 35 و 4 روز
سلام به مامان بعد از اینای عزیز
خوبین؟
من یک مامان بیدم با لگن داغون هی به لگنم فشار میاد داره از هم فاصله میگیره وقتی هم که میخوابم عین لاک پشتی که به پشت افتاده باشه هیچ حرکتی جز دست و پا زدن ازم برنمیاد.
دیروز رفتیم خرید چقدر همه چیز گرون شده کی اوضاع مملکت میخواد درست بشه؟ روغن حیوانی کیلویی 30 تومن فکم افتاد تازه میگفت هفته بعد همین روغن میشه 45 تومن خوردنش برای زائو هم که واجبه.همین روغنو سه ماه پیش خریدیم کیلوئی 18 تومن
برای خودم پوشک خریدم و برای نینی شامپو و لوسیون و پودر صابون حالا تو لیستم نوشتم پد سینه شوشو تو فروشگاه به دختره میگه پودر پسته هم میخوایم که ندارین منم خنده ام گرفته بود خخخ.
ماسی جون:
سوسیس نگو که دلم میره حالا ببین من چی کشیدم که بابام هم ساندویچی داره هر بار رفتم مغازه اش به تعداد بسیار زیادی از خوراکیها با حسرت نگاه کردم و هی همبرگر خوردم البته از حق نگذریم همبرگراش حرف نداره ولی من دلم سوسیس میخواد به شوشو گفته بودم منو از بیمارستان میبری مغازه بابا سوسیس میخورم میام خونه که فهمیدم نهههه نمیشه چون شیر بوی سیر میگیره.

پریا جون:
اطلاعاتت مفید بود کاش اگه قراره شکم منم فشار بدن موقع بی حسی اینکارو بکنن.

بیهمتا جون:
سرویسات خیلی خوشگله دست مامانت درد نکنه انشااله به دل خوش.

میس ماری جون:
زودی بیا از خودت خبر در کن دلم برات تنگ شده.

عاطفه جون:
انشااله به سلامتی زایمان کنی و درد کمی بکشی از این توپای یوگا خریدی؟ مامای خصوصی گرفتی؟ من که اگه امکان طبیعی برام بود حتما ماما خصوصی میگرفتم ولی فندقم نچرخید.دیروز ریخت و پاش خونه رو جمع کردم و بعدش رفتیم خرید بعدشم که نشستم گوشت و پنیرو اینا رو جا به جا کردم وقت نشد عکس بگیرم شنبه عکس میارم.

ساحل جون:
کجایی خانم؟ دیروز نیومدی نگران شدم.
همه بر سر زبانند تو در میان جانی **** چه مکانی بهتر از جان که تو در میان آنیLilypie Second Birthday tickers
سلام مامانهای عزیز
برای همه مامانهای گل و نی نی هاشون آرزوی سلامتی میکنم
نی نی من هم آبان ماه به دنیا میاد. امیدورام منم به لیست اعضای مبحث اضافه نمایید
مشخصات من:
نام** آخرین پری** سن** عدد بتا** نام دکتر ** بیمارستان ** شهر ** جنسیت **نام انتخابی **نوع زایمان**تاریخ

بهار زندگی** 10 دی** 31** 7150** خانم دکتر مستانه وثوق تهرانی** نور نجات** تبریز** دختر** نگین** سزارین* ؟
www.nazkoodak.com فروشگاه اینترنتی لوازم بازی کودک و تجهیزات مهدهای کودک
سلاااام به همه ی دوست جونااای گلم

اول از خودم بگم که کمر درد داره داغونم میکنه ... خونه تکونیم آخراشه دیروز سرویس پسمل گلمو آوردن بالاخره وسایلشو که کامل چیدم حتما عکس در میکنم ببینید....

شوشوم 2 روزه سرما خورده ... انقدر نااااااااااااااااااااز داااااااااااااااااااااااااااااااااااره لوس بازیایی در میاره که خدایی من تو این 8 ماه این کارارو نکردم که این میکنه ... واقعا خدا یه چی میدونست که این مرد هارو از حاملگی معاف کرد والااااا ...

باز هم از همتون خواهش میکنم دعا کنید زودتر خونه مامانم اینا فروش بره بتونن خونه جدید بخرن ( شرایط سختی دارن ) الان دعاتون از هر کسی بیشتر مستجاب میشه ...

بی همتا جوووون
ایشالا خوبه خوب شی ... سرما خوردگی خیلی بده میدووووووووونم

مامان امین
دختر هیچی نخوردن بیشتر اذیتت میکنه ... ملین بخووووووووووووووووور

عاطفه جونم
ووووی چه کارای جالب انگیزی کرده دکترت ... ایشالا سالم و سلامت نی نی گلت سر موقع بیاد تو بغلت تو هم بچلووووونیش... یادت نره عکس در کنی... در ضمن این روزای آخر دیگه خونه تکونی نکن موزیک آروم گوش کن و سعی کن آرامش داشته باشی ... تا بعد زایمان هم زود به آرامش برسی ... کار خونه همیشه هست فعلا هوای خودتو داشته باش گلم

نگار جوون
به مامای شوشوت بگو حداقل یه کم تحقیق کنه بعد نظریه در کنه ... از دیر باز تا کنون همه شیر مادر رو بهترین تغذیه میدونستن... بعد هم وقتی جنین دو ماهه سقط میشه فقط خون ریزی هستش نکنه وسط خونا یه شومبول بوده؟؟؟؟؟؟؟ به این چیزا فکر نکن وهمیشه با یه لبخند ازش بگذر منم از این داستانا زیاد دارم بخوام بگم یه شاهنامه میشه

قوووووووو جونم
نگران نباش گلم آب و مایعات زیاد بخور ورجه وورجه هم نکن هیچ اتفاقی نمی افته... خدارو شکر خطرارو پشت سر گذاشتی... یکی از دوستای من تو 5 ماهگی کیسه آبش سوراخ شد از 5 ماهگیی استراحت مطلق بود و همش یه شیشه آب دستش بود و الان پسمل گلش تپل مپل در حال شیطونیه...
راستی نوک میمی سااااااااااااااااااااااااااااااانت؟؟؟؟؟؟ نوک می می من به میلی مترم نمیرسه موندم پسرم چجوری باید شیر بخوره طفلی؟؟؟؟؟

مصی جووون
عزیزم پاشو برو 4 کیلو لیموشیرین بخر بیار بشور بشین بخوووور هی بخور هی بخووور ... نه فقط آبشو همشو بخور جز پوستش و هسته اش ... یبوستت خووووب میشه پاشووو دیگه برو بخر

مامان آتریسا جووون

عزیییزم این فکرای باطل و از خودت دوووور کن ... اول یه کم خنکی بخور زردی فسقلت خوب میشه زری تو بچه ها و بزرگ کردنش از سوی بیمارستانا یه چیز طبیعی و اجتناب ناپذیره... بعدشم آتریسا جون الان که اوومده بیرون خوشحال تره خوب شیکم مادر یه جای تنگ و تاریکه معلومه نی نی ها بیرون رو بیشتر دوست دارن

اگه قرار بود گریه نکنه و بهانه نگیره که اسمش نی نی نبود؟؟؟؟ شاااد باش الان تو همین لحظه یه عالمه زن هستن که آرزوشونه یه لحظه جای تو باشن و حسرت میخورن ... پاشو خودتو جمع کن یه کم به خودت برس و ازین لحظه های خوب زندگیت نهایت لذت رو ببر که بعدا حسرت نخوری کاااااش این روزارو یه جور دیگه سپری میکردی ... پاشو همین حالااااا

آیسااان گلم
لحظه های آخر قلبمبگیته ... ایشالا زایمان راحت داشته باشی... زود بیا به ما هم خبر بده گلم

میس ماری جوووون
دیگه ماهه آخره و همین دردا ایشالا به خوشی سپری بشه... بیا از خودت خبر در کن ... یه کم نرمش کن آروم شای بهتر شی... البته آش کشک خالمونه همینه که هست باید تحمل کنیم



هر انسانی عطری خاص دارد !

گاهی ...

برخی ؛ عجیب بوی خدا می دهند ...

مثل " مادر "
Lilypie Maternity tickers
2738
35 هفته و 3 روز

مصی جون منم از یبوست داشتم میمردم. هر چی هم انجیر و آلو میخوردم اصلا فرقی نمیکرد.
ببین من اینا رو خوردم الان دو سه روزه خیلی بهترم:
روزی چند تا انجیر- 4-5 تا آلو - 2-3 تا کیوی - یه عالمه کاهوووووو - یعنی مثلا هر روز نصف یه بوته کاهو.
البته کاهو خیلی نفخ میاره ولی برای یبوست جواب میده اساسییییی
یکی دو روز هم شربت منیزیم (همون که روش نوشته لاکسی ژل) رو خوردم.
میوه های دیگه هم مثلا نارنگی و گلابی و اینا هم خوردم.
ولی کلا اینا رو در نظر داشته باش که خیلی بخوری هر روز:
آلو - کیوی - انجیر - کاهو
من مشکلم حل شد با اینا. ولی وای به اینکه فقط یه روز از این چیزا کم بخورم. دیگه میخوام زایمان کنم به جای دسشویی کردن.

مصی خوش به حالت سوسیس خوردییییییییی
منم عاشق سوسیس کالباس و هاتداگ م.
کاش شوهرم میذاشت منم یه بار بخورم تا حداقل اگه سر زایمان مردم، آرزو به دل از دنیا نرفته باشم.
بدیش اینه که بعد از زایمانم تا شیر میدیم نباید از این آت آشغالا بخوریم.
وگرنه من بعد از زایمان با سوسیس و هات داگ خودمو خفه میکردم.
دلم میخواااااااااااااااااد

مامی الی جون خوش به حالت که بابات ساندویچی دارن. کاش بابای منم ساندویچی داااااااااااااشت.
همبرگر میخوریییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منم میخواااااااااااااااااام. خسته شدم از ساندویچای خونگی.
لامصب قندمم بالاست نون ساندویچی نمیتونم بخورم.
راستی از طرف من فلافلم بخور. مرسی

ساحلللللللللللل
کجایی؟
نکنه نینی به دنیا اومده که خبری ازت نیست؟؟؟
بیا یه دالی بکن و برو. نمیخواد پست طولانی بذاری. فقط از خودت خبر بده.

پرناز جون
خوبی؟
چند هفته شدی الان؟
انقباضات بهتر شدن یا نه؟
منم بهمن قراره زایمان کنم.
دست و پاهای منم خیلی میخارید.
دکتر گفت به دلیل هورمونهای بارداری، مجرای صفرا تنگ میشه و صفرا به بدن نمیرسه و یه خورده خطرناکه. یه کپسول بهم داده که روزی دو تا میخورم. گفته تا روز زایمان باید بخوری. چون این مشکل تا زمان زایمان باقی میمونه.
حتی گفت ممکنه باعث زایمان زودرس بشه.
دیشب که بهش گفتم خارشم بهتره، گفت اینجوری دیگه باعث زایمان زودرس نمیشه این قضیه خارش.

عاطفه جون ایشالا به سلامتی نینی رو به دنیا بیاری و زایمان برات راحت باشه.
من که دیروز دکتر معاینه کرد با دستگاه و کلی هم مواظب بود که اصلا هیچ فشاری به واژنم نیاد و کلی هوامو داشت، خیلی دردم گرفت موقع معاینه. چه برسه به تووووووووو. که اونجوری دهانه رحمت رو تحریک کرده دکتر.
ما برات دعا میکنیم عاطفه جون.
به مادرشوهر مهربونت هم سلام برسون. دستش درد نکنه واقعا که بهت میرسه.
کاش مادر شوهر منم یه بویی از محبت و انسانیت برده بود.

جانسو جون من اونجوری نشدم. نمیدونم چرا اینجوری شدی تو.
یه زنگ به دکترت بزن یا برو پیشش.
این ماه آخر لامصب هر چی بگی توش پیش میاد.
من تا ماه 8 هیچ مشکلی نداشتمااااااا. الان یه هفته ست هر روز علاف دکتر و بیمارستانیم.

قو جونم ایشالا همه چیز عالی پیش میره. اصلا خودتو ناراحت نکن.
منم سینه م اصلا نوکش درنیومده. فکر کنم با مکیدن نینی درمیاد بالاخره.
بابا اینقدر فکرتو درگیر نکن. نینی بیاد راه خوردنو پیدا میکنه.
دخمل گلم
Lilypie Maternity tickers
38هفته و 1 روز

سلام به همه مامانای گرد وقلمبه

دیروز رفتم دکتر وبلاخره دکترم تاریخه عمل رو انداخت جلو فکر کنم چهارمین مامان تاپیک من باشم فیسسسسسسس به همه

هفته دیگه مثل امروز پسرم تو بغلمه یعنی می شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از دیشب استرس گرفتیم هر سه تا مون منو نی نی و بابای نی نی نمی دونم هنوز آمادگیش رو ندارم یه کم دلداریم بدین

23 مهر ساعت 7 صبح باید بیمارستان باشم یعنی کمتر از 5 روز دیگه

نیلی جون همسرت مگه شغلشون چیه که دو هفته مرخصی دارن ؟فکر کنم مرخصی پدرا لغو شد آخه قرار بود شوهر منم دو هفته بگیره ولی رئیسش گفت تصویب نشده فکر کنم شوهرامون همکار باشن (از روی بیمارستانت گفتم ) دیدی بلاخره پسرمن بزرگتر شد حالا اجازه میدین بیایم خواستگاری؟؟؟؟

راستی یه سوال توی اتاق عمل چرا نباید طلا همراهمون باشه ؟من چون دستام ورم داره النگوم در نمیاد چیکارش کنم خوو؟

مامان آتریسا جون خوشحال باش که نی نی سالمه وهمه چی به خوبی گذشته من همش به این فکر می کنم نکنه نی نی مشکلی داشته باشه دست خودم نیست

عاطفه جون من که دو هفته پیش معاینه داخلی شدم اصلا درد نداشت دکی گفت دهانه رحمت کاملا بستس هنوز خیلی کار داره خوشبحالت یعنی مادر شوهرت اینقدر خوبه که میخواد بیاد پرستاریت کنه مادر شوهره من که اصلا زیر باره این کارا نمی ره یکی باید بیاد کارای خودشو انجام بده


38 هفته

سلام مامانای چاقالو امیدوارم همگی خوب و خوش باشین

عسل جون ایشالا که به سلامتی نینی دنیا بیاد خوش به حالت 5 روز مونده اخییییییییییییییییی
عسل جون همسرم کارمند بانک همسر شما هم تو بانکه؟؟؟؟؟لغو نشده اخه همکارای همسری دونه دونه میرن مرخصی و میان
باید فکرامونو بکنیم اگه پسملت پسر خوفی باشه شرایطشم خوف باشه شاید اجازه بدیم حالا واسه دفعه اول تشریف بیارین
منم 35 هفته و 3 روز

بچه ها هنوز دکتر تاریخ زایمان بهم نداده میترسم دردم بگیره و دکتر هنوز تاریخ نداده باشه

پریا منم مثل تو عاشق فلافل هستم و چون غذای جنوبیه و از اونجایی که خودمم جنوبی ام مرتب درست میکنم
Lilypie Pregnancy tickers
نفس باد صبا جون من به دکترم گفتم که کیوی زیاد خوردنش ضرر داره یانه. نگفت ضرر داره.
من اگه نخورم اینا رو، یبوست بهم امان نمیده.
سوپ چو و آش جو و همه اینا رو هم خوردم افاقه نکرد. همون کیوی و کاهو و آلو جواب داد.
راستی اون مطلبی که راجع به افسردگی بعد از زایمان نوشته بودی عااااااااالی بود. خیلی خوب بود که نوشتی و ما هم خوندیم.
بعدا حداقل میدونیم چی طبیعیه و چی طبیعی نیست و باید دنبال درمانش رفت.
میخوام بدم شوشو هم بخونه مطلبی که نوشتی رو.
آخه هی میگه خانوما اگه بعد از زایمان لوس بازی درنیارن، افسردگی نمیگیرن
این حرفا رو هم از خانواده ش یاد گرفته.

سلیییییین ای وللللللللل
به به چه خانوم کدبانویی.
کاش منم بلد بودم مثل جنوبیا فلافل درست کنم. البته از رو دستورش درست میکنما. ولی مثل مال بیرون نمیشه.
دخمل گلم
Lilypie Maternity tickers
من دیشب ساعت ٤ دیگه طاقتم تموم شد رفتیم بیمارستان. آز خون و ادرار اورژانسی و سرم. دکتره به کلیه مشکوک بود ولی آزمایشام خوب بود و الان بعد از سرم و مسکن هم دارم از درد میت میشم. عجب دردیه واقعا. همه دیروز و امروز رو اول به مامان آتریسا و بعد به سزارین و درآوردن نی نی فکر کردم!
مامان آتریسا جون منم دلم برای این جناب بوکسور توی دلم تنگ خواهد شد ولی واقعا فکر میکنم تولد به نفع هر دومونه.زیر سرم هر دفعه خودشو جمع یا پرت میکرد نگران میشدم که این داروها داره باهاش چیکار میکنه. بعدم تا جایی که من میدونم همه نی نیا با اون صداها آروم میشن لالاییا هم همینطور. من که شهید شدم انقدر براش گذاشتم که وقتی به دنیا اومد با یه چیزی ساکت شه. راستی مراقبت کانگرویی هم واسه خودت و نی نی خیلی خوبه.
میبینم که سر مقام چهارمی رقابت تنگاتنگی سر گرفته و فیسیه که از همه جانب فرستاده میشه! زیاد دلتونو صابون نزنید! یوهو دیدید با این دردایی که من دارم چهارمی خودم بیدم!
سلام بچه ها

میس ماریییییییییی
ایشالا که حالت بهتر شه ... این جناب بوکسوری که گفتی دقیقن پسر منهههه. انقده خودشو اینور اونور میزنه که نگو البته من خیلی حال می کنم با اینکه شبا نمیتونم خوب بخوابم و دنده هام درد میگیره ولی خیلی باحاله احساس می کنم اینجوری ارتباط برقرار میکنه دوسش دارم

عسل جونم
طلا روی ضربان قلب تاثیر میذاره و امکان تشخیص درست رو در مواقع اضطراری می گیره برای همین باید درشون بیاری اگه در نیاری توی اتاق عمل خودشون برات می برنش بهتره خودت از قبل درشون بیاری.

عاطفه جون
یعنی بی صبرانه منتظر روز زایمان توام. اینجور آدم بی طاقتیم من. آخه خیلی دوس دارم طبیعی زایمان کنم و تو اولین مامان طبیعی تاپیکمونی. میخوام ببینم چی میگی بعدش. خدا کنه زایمان طبیعی خوبی داشته باشی و ریحانه کوشولوت سالم و خندون بیاد بغلت.

مامان امین جون
خدا رو شکر لباس خریدی من پستت رو دیر دیدم متاسفانه. عروسی خوش بگذره. از لباست عکس بذار ببینیم.
و تنهایی من/ شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد /و خاصیت عشق اینست
Lilypie Pregnancy tickers

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687