2733
2734
عنوان

خنده دار ترین صحنه هایی ک دیدین و تو ذهنتون مونده🤪😁

| مشاهده متن کامل بحث + 1069 بازدید | 67 پست
مامانم یروز صبح زنگ زده بود مطب دکتر برام نوبت گرفته بود بعد گفتم نمیرم قرارشد عصری زنگ بزنه دوباره ...

😂😂😂😂😂

شاعر در وصف من میگه :زندگی در دل چشمان تو کندو زده است، طعم شیرین عسل با تو چشیدن دارد🙃بله اینجوریاس😎

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من تو دوران دانشگاهم دمه در کلاس بودم یکی اومد گفت اینجا روانشناسی دارن. گفتم آره برین بشینین استاد هنوز نیومده خودمم دمه در.

دیدم رفت جا استاد وایستاد. بعد یکی گفت بیا بشین بهت نمیاد. یهو گفت فلانی هستم استاد روانشناسی.

طرف از این تیز هوشها بود با سن پایین استاد.

تا آخر سال ترم بالا نیاوردم. 

الهی همتون یک روز آرزوهاتون زندگی کنید.
2731
روزی که دوستم تو مدرسه پریود شد و نوار بهداشتی رو جاساز گذاشت تو شلوارش که بره دسشویی و یهو جلوی باب ...

واس ما هرروز یکی پریود میشد کلاسو میزو صندلی خونین میشد بعد ما بهش می‌گفتیم میگف نههههه دستم بریده😐بگو اخه چیشد همتون خون دستتون پخش صندلی میشه😑

شاعر در وصف من میگه :زندگی در دل چشمان تو کندو زده است، طعم شیرین عسل با تو چشیدن دارد🙃بله اینجوریاس😎

عاقا ما یه پرنده داشتیم بعد بابا یه روز از قفس اوردش بیرون. نمیدونم چی شد از دستش فرار کرد بعد چون همیشه من بهش غذا میدادم دنبالم پرواز کرد تو اشپزخونه. منو و مامانمو و خواهرم از پرنده ها میترسیم. وای این اومد ما سه تایی راه فرار نداشتیم. دوتا قابلمه تو اشپزخونه بود سه تایی سرمون کردیم تو قابلمه، اون لحظه فکر کردیم ما اونو نمیبینیم اونم مارو نمیبینه   

الهی سوسک شین که موهاتونو چتری کوتاه میکنید بهتون میاد،من یه بار چتری کوتاه کردم شبیه اسب های کالسکه شدم  
2738

میخواستیم بریم قم بلد نبودیم بزرگراهای تهرانم ک باید چند ساعت بری تا دور برگردون داشته باشه.ما نمیدونستیم تابلو‌خلیج فارس همون سمت قمه.از یکی ادرس پرسیدیم موتوری بود گفت پشت سرم بیایید بیچاره ی جا علامت داد ک برین این سمت ما متوجه نشدیم همینجوری پشت سرش رفتیم تا دم در خونشووووون اخرش برگشت گفت حااااجی چرا داری پشت سر من میای من ک بهت ادرس دادم😃😃😃😃😃😃 هیچی دیگه اخرشم ی لال ادرس درستو بهمون داد😂😂😂😂😂😂😂

مغزهای بسته ،دهانهایشان همواره باز است

يه بار خيلى با استايل وبا كلاس با دوست پسرم رفته بودم بيرون ، هى گفت كجا بريم كجا نريم آخر به اين نتيجه رسيديم بريم بام تهران ، رفتيم يه كم پياده روى كرديمو گفتم ديگه بر گرديم ديره، به آخراش كه رسيديم به سمت پايين برقا رفت يهو به اندازه شايد ١ مين، بله چشمتون روز بد نبينه پسره برگشت دست منو بگيره ديد من نيستم ، برقا رفته بود جلو پامو نديدم پام گير كرد به اين بتون گندها و من با صورت نقش زمين شدم از خنده ى زياد نمى تونستم بلند شم ولى دندونم لب پر شد يادگارى اون شب ، 😂 ديگه هيچ وقت اون بنده خدارو نديدم از خجالت

یه بار اولین بارمون بود توخونه مهمونی دوستانه میدادیم واسه دوستای شوهرم.شوهرم برا سر سفره دوغ پاکتی خریده بود.سرسفره دیدیم هی دوتا دوستش دارن پچ پچ میکنن.همه مشکوک شدن گفتن چی شده؟ دوستش برگشت و گف واللاه دوغ شما طعم شیر میدهههه.یا شما رسم دارین شیر بذارین سرسفره.یعنی هممون داشتیم خفه میشدیم ازخنده.نگو شوهر بیچارم از عجله ای بجای دوغ پاکتی شیر پاکتی خریده و ریخته بود تو پارچ آب.

هنوزم که هنوزه سرسفره دوغ دیدنی میگن نگا کنین ببینین شیر نبااشخ

دانشجو بودیم دوستم حالش بد شد رفتیم اورژانس بعد من سرم پایین بود زل زده بودم به دمپایی های پزشک اورژانس ولی تو اون شرایط که دوستم با اشک و آه داشت تعریف می کرد یه چیزی جور در نمیومد دکتره دمپاییا شو تابه تا پوشیده بود یه هو دکتره هول کرد سریع دمپاییاشو درست کرد و من منفجر شدم از خنده 😂😂😂و دوستم مات و مبهوت ما رو نگاه می کرد ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  11 ساعت پیش
توسط   niهانیتاha  |  10 ساعت پیش