پسرم 34 هفته دنیا اومد
رفت داخل دستگاه وزنش به 1700 نمیرسه باید یه مدت تو دستگاه بمونه ...
دلم گرفته دو روزه زایمان کردم هنوز بغلش نکردم ...
بچه اولمه ... قلبم داره در میاد از تو سینم ... هنوز بهش شیر ندادم...
حتی وقتی دنیا اومد بهم نشونش ندادن صبح روز بعد دیدمش....
فقط زمان تولد صدای گریشو شنیدم...
تمام مادرا با نینیشون از بیمارستان رفتن بیرون
من بدون بچم....
مگه من چه کرده بودم که باید اینطور میشد ؟
جز اینکه یه عمر باتدریسم به بچه های مردم خدمت کردم ؟
با خدا قهرم...
خدا ب دلت ارامش بده عزیزم درست میشه
کارم فقط گریست
میترسم شیرم خشک بشه
حتی نمیتونم درست گریه کنم جای بخیه هام شدیدا میسوزه ......
خخخخخ
یه چنتا فوشم بده بگم چرت بهت میخندم
خیلی افسرده شدم ...
اصلا حال روحیم مناسب نیست
بچه هشتصد گرمی دیدم الان مردی شده.چرا نگرانی آخه
هزاران نفر مثل تو این اتفاق براشون افتاده یکیش خاله خودم بخاطر این با خدا قهری واقعا ایمانت خیلی سسته بجای تشکر که بچه ات سالمه فوق ده روز دیرتر بعلش کنی
خب اس جوون بزار یه بچه ۱۷۰۰ بهت نشون بدم حال کنی
منم مثل تو بودم اینقد گریه کردم
شیرمم خشک شد الکیییییا
والا الانماشالله هش مردی شده ماشالله
مهم این که یالم بدنیا بیاد به خدا بقیش حل میشه
ببین کی گفتم
هر سوالی هم داشتی ازم بپرس جوابتو بدم
فقط الکی گریه نکن خوش باش و لذت ببر
چون حسرت کشیدم واسه اینکه از اون روزا استفاده نکردم بهت میگم نکن با خودت کامل کامل خوب میشه
تا دوماه میشه بچه عادی
فقط لازمه خوب بهش برسی همینو بس
لازمم شد شیر خشکم بهش بده
بوس بوس
