بچه هاخیلی دلم گرفته مادرم شدیدابین من وبرادرم فرق می زاره بارهابرادرم به شوهرم بی احترامی کرد بازمادرم پشت برادرم در اومد ولی اگه من اون شوخی کنم مامانم باهام بحث می کنه خیلی ناراحتم شوهرم چیزی نمی گه خیلی احترامشونو داره دلم براس می سوزه ترصبوریش بارهابه مادرم گفتم مادرم اگه حرفی به میلش نباشه شروع می کنه به بدوبیراه منم حاملم قسم کلی گریه کردم قسم خوردم سب عیدم خونش نرم بارهاتوخونش باگریه برگشتم همش سنگ برادرموبه سینه میزنه برادرم بارهابه شوهرم توهین کردخیلی دلم گرفته
به مادرم گفتم همین طورکه این بی احترامی می کنه منم یه روزی ازدواج کردبهش پس می دم مادرم می گه ببینم می تونی زندگی برادرتوخراب کنی اخه مگه من دل ندارم بهش می گم اصلانمی فهمه
وقتي تذكر دادي، محل ندادن
شوهرتم حرفي نميزنه
يا نرو خونشون و كمتر برو
يا بيخيال باش
واسه خودت دغدغه درست ميكني؟!
تومیتونی با برادت خودت صحبت کنی بهش بگو این رفتارت باعث میشه منو کوچیک کنی پیشه شوهرم بعدها منو بخطره رفتارای تو سرزنش کنه فقط این راهو داری که خودت با برادرت صحبت کنی اون صددرصد گوش میکنه
گفتم بارها حتی سرینگین برخوردکردم اصلا حالیش نیست ۲۷سالش مگه می شه نفهمه زمان نامزدی یه بارتو دعوامون گفت تو زودترازدواج کردی من حسابی پیش شوهرت می چزونمت الان که کاراشو می بینم می بینم چقد عمل کرد
وا چرا یعنی به تو حسودی میکنه زود ازدواج. کردی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
