2737
2739
عنوان

مشکلات عجیب زندگی ما

4134 بازدید | 22 پست

نمیدونم از کجا باید شروع کنم چون نمیدونم ریشه این مشکل از کجاس 

از اخر شروع میکنم ...

پریشب منو شوهرم جلو تلویزیون خوابیده بودیم شوهرم دید تی وی چیزی نداره گفت میخوام برم قلیون بکشم منم بهش گفتم تو که عصر تا شب داشتی میکشیدی خوب نیس برات اینهمه اونم رفت توی قیافه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم خیلی اعصابم ازین رفتارش خرد بود تا باهاش حرف میزنم و یه چیزی مطابق میلش نیس حرف نمیزنه در موردش هرچی هم میگم من منظوری نداشتم یا چرا ناراحت شدی میگه من ک چیزی نگفتم 

پریشب خیلی دلم گرفت  ازین کارش به خاطر یه کلمه اینجوری رفت توی قیافه میخواس جمعه مون رو خحراب کنه صبر کردم تا خوابش ببره پاشدم رفتم تو اتاقم زدم زیر گریه دفترمو برداشتم و طبق عادتم داشتم از دلخوریم مینوشتم که پاشد اومد توی اتاق با عصبانیت که مگه من چیکار کردم تو اینقد حساس شدی

2731

منم گفتم خب مگه من چیز بدی گفتم چجرا تا من باهات حرف میزنم اینجوری میکنی من اصلا نمیخوام هیچی بگم بهت بخاطر این اخلاقت 

اونم یهو زد به دیوونه بازی که اره من حرف میزنم میشم ادم بد نزنم میشم ادم بد کاری بکنم بدم نکنم بدم مرده شور منو ببره که اینقد توی این زندگی اضافی نباشم تورور اینقد خفت ندم

خداانشالله یه نی نی نازوتپلی بندازه تودامنت منم 6ساله اقدامم ولی خبری نشده بخاطربچه حساس شده بودم مدام باشوهرم دعواداشتم سرهرچیزالکی دیگه روخودم کارکردم 

فرشته کوچولوي مامان…امروز خيلي به يادت بودم..خييلي با ياد خنده هات با ياد نگاهت بغض کردم…خوشگل من.خواهش ميکنم از خدا اجازتو بگيرو اينماه بيا تو دلم…قول ميدم بهترين مامان دنيا باشم واست

و ادامه داد که...اره من از همون اول هم وصله نچسب بودم. من باعث شدم توبه خواسته هات نرسی به خانواده تون نمی خورم به تو نمی خورم من هرچی میدوئم که به خونواده تون برسم نمیرسم مگه من برا خودم چی خواستم من همه کار برا زندگیمون کردم.تا تونستم از خودم زدم تماما تلاشمو کردم که تو از کسی کمتر نباشی و من همونی بشم که تو میخوای

بعدشم زد زیر گریه که خدا کنه من بمیرم که تو اینقد عذاب نکشی توی این زندگی اینقد اذیتت نکنم اینقد مجبور نباشی منو تحمل کنی.باعث شدم سرافکنده بشی پیش همه باعث شدم ارزو به دل بمونی. منم گریه م گرفت ازین کارش اخه ما اصلا توی زندگیمون مشکلی نداریم.یعنی اینجوری به نظر میرسه با هم خوبیم شوهرمم خیلی راضیه و بگو بخند میکنه خداروشکر همدیگه رو هم خیلی دوست داریم البته اوایل خیلی سختی کشیدیم ولی الان 2 سالی هست سر وسامون گرفتیم فکر میکردم دیگه مشکلی نداریم نمیدونم این حرفای شوهرم برا چی بود من هیچوقت اونو با کسی مقایسه نمیکنم هیچوقت غر نمیزنم هیچوقتم ازش چیزی نمیخوام که نتونه برام محسا کنه خیلی دلم براش سوخت پریشب بغلش کردم گفتم این حرفا رو نزن من بدون تو نمیتونم زندگی کنم من ازین دنیا غیر از تو هیچی نمیخوام ولی اون بازم گریه میکرد میگفت تو هیچوقت منو به عنوان شوهرت قبول نداشتی هیچوقت شوهر ایده ال تو نمیشم هر کاری بکنم تو منو قبول نداری

2740

بنظرتون بچه ها این حرفا از کجا نشات میگیره؟؟؟ما توی زندگیمون بنظر میاد هیچ مشکلی نداریم چرا این حرفا رو بمن میزنه چن بار دیگه هم گیش اومده بود که اینا رو بگه ولی خب اون ماله موقعی بود که خیلی بدبختی داشتیم

خداانشالله یه نی نی نازوتپلی بندازه تودامنت منم 6ساله اقدامم ولی خبری نشده بخاطربچه حساس شده بودم مد ...


بخدا من اصلا باهاش بحث نمیکنم خیلی سعی میکنم زندگیمون اروم باتشه چون میدونم خیلی زودبه هم میرسه تا امکگان داره اصلا حرفی نمیزنم که باعث ناراحتیش بشه 

شاید اعتماد به نفسش پایینه

منم گاهی برا خودم ی فکرایی میکنم بعد یهو میزنم به سیم آخر و اینجوری آسمون وزمین رو بهم میبافم

بنظرم بهتره گاهی باهاش حرف بزنی تا افکارشو تخلیه کنه به من که خیلی کمک میکنه اینکار

یا حتی بره با ی مشاور حرف بزنه ترجیحا آقا😊

شاید اعتماد به نفسش پایینه منم گاهی برا خودم ی فکرایی میکنم بعد یهو میزنم به سیم آخر و اینجوری آسمو ...


مشاور که مطمئنم نمیره حرف هم نمیزنه وقتی حالش خوب باشه  دو کلام هم حرف جدی نمیزنه همش رو فاز مسخره بازیه سخته باهاش حرفزدن 

هم اعتمادبه نفسش پایینه هم شمامحبتتوبایدبیشترکنی نزاراحساس کنه کسی ازش سره والاچیزدیگه بگم میریزن سرم فقط میدونم به شوهرت محبت کن 

فرشته کوچولوي مامان…امروز خيلي به يادت بودم..خييلي با ياد خنده هات با ياد نگاهت بغض کردم…خوشگل من.خواهش ميکنم از خدا اجازتو بگيرو اينماه بيا تو دلم…قول ميدم بهترين مامان دنيا باشم واست
هم اعتمادبه نفسش پایینه هم شمامحبتتوبایدبیشترکنی نزاراحساس کنه کسی ازش سره والاچیزدیگه بگم میریزن سر ...


من خیلی باهاش مهربونم همه کار براش میکنم هم زبونی هم عملی ...زبونی که همش دارم قربون صدقهش میرم عملی هم که تا از دستم برمیاد پایه ش هستم و طبق میلش عمل میکنم نمیدونم چیکارش کنم دیگه اصلا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  9 ساعت پیش