سلام
من صبح برنامم مشخص نبود برا همین نیومدم چون قرار بود بریم خونهی خواهرم باز پیش خودم گفتم نمیرم .....
خلاصه برنامه ی امروزم
صبحانه خوریدیم و قرصا نشستم مداد دفتر های پسرم اسم گذاریشون کردم
نهار داشتم امروز نوبت پسرم مدرسه بود رفتیم تا 3 تو حیاط نشستم تا تعطیل شه بیایم خونه
اومدم خونه هلاک بودم بس که گرم بود
هندونه و نهار خوردیم و خوابیدیم
ظرفای نهار شستم
آبلیمو گرفته بودم صافش کردم تو شیشه ها جا کردم و ظرفا و قیف شستم
شام درست کردم و ظرفاش شستم
آشپزخونه رو جاروبرقی کردم
آشپزخونه و دستمال کردم
پسرم حموم بردم و سشوار و لباساش پوشیدم
لباسا رو شستم و پهن کردم
تخت مرتب کردم
اتاقم گردگیری کردم
حال مرتب کردم
اتاق خوابم جارو برقی کردم
موهای موکت گرفتم
حال سرسری جارو کشیدم
چند سری پیش دستی های هندونه رو شستم
قرصا رو خوردیم
اصلا امروز رو چالش هام نبودم 6 ساعت امروز زمانم برا پسرم گذشت بردن و آوردن منتظربودناش و ...
حالا باید برنامش مشخص بشه تا من بتونم براش برنامه بریزم اون طورم که بوش میاد کل روز درگیر آموزش و تکالیف میشم