تا می خوام بهتر بشم نمیشه که نمیشه
به زوووور خودم تو این دنیا میکشم
اگر پسرم نبود تا حالا خودمو خلاص کرده بودم چون مسئولیتش با منه من نباشم اونم نیست
قلبم داره مچاله میشه
مامانم اذیتم میکنه شدید
دیروز ۶۰۰ میلیون پول بهش دادم تا ولم کرد اخه میخوای چی کار این همه سرمایه این همه پول رو
نمیگع من مریضم پسرم مریضه
بهش بدهکار بودم ۳۰۰ تومن اونم بهم ۶۰۰ تومن دیروز اومد مغازم گفت گفت گفت منم ۶۰۰ تومن برای یه مغازه خرج کرده بودم گفتم جای اون ۳۰۰ تومن بدهکاریم فقط ولم کن
یه دلیل بسیار مهم که می خوام شهرمو عوض کنم مامانمه می خوام فرار کنم
حرص پول داره می کشتش اگر بگم اندازه ی ۲ تا طلا فروشی فقط طلا داره باورت میشه به بار شمردیم ۳۰ تا انگشتر داره
چقدر ملک و املاک و مغازه داره ولی دیروز ۱۰۰ هزارتومن ازم کرایه گرفت رفت انگشترمو رو از مغازه اورد این روحم نابود میکنه از اینکه بچه هاشو نمی بینه چقدر بچگی شکنجمون داد
از اون وذم مادرشوهرم تولد نوه ی دختریش به انگشتر ۷۵ میلیونی کادو داد به پسر من ۵۰ هزاز تومن انگار بچه ی من گداست
حالا دیدید دیگه من برای هر دوشون پلاک طلا خریدم
من با اینا نابود میشم
بخدا بحث پول نیست بحث فرق گذاشتناست هیییی
پسرمم روحی داغووونه خیلی ناراحتشم