داشتم به شوهرم ميگفتم ٢٠٦ ت بهم بدهكاري
گفت چرااا؟ براش نام بردم كه چي خريدم و مثلا يه بار ميوه يه بار لباس و كفش كه با جاريم و خواهر شوهرم رفته بوديم يا برا مامان خودش خيلي وقت پيش خريد كرده بودم هنوز پولشو بهم نداده ٨٠ ت قبض گوشيم البته برا ٢ماه و ... از اينجور چيزا دراومده ميگه عادت كردي بدون من ميري بيرون لباس ميخري قبلا نميخريدي تا من نبودم باهات حالا جداي اين بحفا من بهش بارها گفتم يه كارت بزار تو خونه برا خريد خونه فقط مثلا اتفاقي من يهو كسي خواست بياد ميوه نداشته باشيم يا هزار دليل ديگه اون ميگه نه تو از كارت خودت بخر من پولشو بهت ميدم بعدا
دوست داره فقط خودش مديريت كنه
بهش ميگم پس به خريد كردن من اعتماد نداري
مثلا الان برا بقيه و خريد خونه چند بار چيز خريدم و برا خودم همه با هم جمع شده