همسر من آبان ماهی..خیلی مهربون،بامحبت و با احساس گرم و لطیف..با منطق ..روی من هم حساسه ک اذیت نشم ....البته یک ویزگی هم داره اینه ک از بالا ب بقیه نگاه میکنه ولی دل رحمه
کلا مردهای دور و برمو که دیدم از تیرماهی ها زیاد خوشم نیومد خییلی غد و یکدنده و حرف حرف خودشون و کینه ای ن همش میگم خداروشکر شوهر من تیرماهی نیس وگرنه هرروز دعوا داشتم
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!