2737
2734
عنوان

بچه هانیاز به کمکتون دارم دلم داره میترکه😔😔😔

| مشاهده متن کامل بحث + 1534 بازدید | 127 پست

درضمن اونشب طرفم گفت من ۱۷نه روز مرخصی دارم میام برای صحبت های اخر...

خلاصه فرداش خواست برگرده شهری که توش کارمیکنه

بمن پیام داد خانوادم به  تو راضی بودن ولی باحرفای خواهرت دیگه راضی نیستن

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تمام دنیا روسرم خراب شد....

گفتم چرا گفت بخاطر اینکه پدرومادرم میگن تو هر زندگی مشکل هست چرا خواهرش اینجور گفته وووودخالت کرده


گفت اگه واقعا راضی هستین قبل ۱۷پدرت تماس بگیره که خانوادم دلشون گرم شه اونا چشمون به این وصلت اب نمیخوره

من هم با تلاش وسختی فراوان پدرم رو راضی کردم پنج رور مونده زنگ بزنه که هروقت اومد بیان صحبت های اخربکنن

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺
2731

ولی پنج دقیقه طول نکشید که باز خانوادش تماس گرفتن ما به این وصلت منصرف شدیم 

پدرم خوشحال شد ولی من دنیا رو سرم خراب

پیام دادم چرا اینجور کردن کلی اعصابش ریخت بهم گفت بخدا گفتم خانواده تو زنگ میزنن بااحترام چواب بدن 

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺

فرداش ازسرکار تماس گرفته بود باخانوادش کلی جنگ ودعوا چرا اینجور کردین 

پدرومادرش مخالف بودن

تا اینکه ۱۷خودش اومد شهرمون هرجور بود خانوادشو راضی کرد

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺
2740

ودوبار پدرش تماس گرفت مادرم گفت پدرم نیست از دروغ من اشک میریختم که نگو اینجور وپنج بار تماس گرفتن

خانوادم جواب ندادن

من کلی شب های عزای فاطمیه دعا کردم حانواده اش راضی شن ازخانواده خودم فراموش کردم

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺

پدرم رو راضی کردم بزار بیان بپرس علت پشیمانی چیه هرجور بود ولی خواهرم ازاونور تمام زحمت هامو به باد داد...پدرم درظاهر موافق بامن ولی درست همون روزی که قراربود جواب تلفن بده رفت اداره داداشش گفته بود پدرت ازوصلت پشیمون هست چرا پیگیر میشه خونه مازنگ نزنه

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺

من امیدوار شده بودم تااینکه طرفم پیام داد پدرت رفته اداره به داداش اینجور گفته باورم نمیشد گفت منم باور نکردم تودوربین دیدم پدرتو...ولی من نمیتونستم حرفی بزنم چرا رفتی چون از رابطه ما خبر نداشتن برای همین ازخطم به خ نه زنگ زدم وخودم جواب دادم بعدچندقیقه قطع کردم رفتم به پدرم گفتم که زنگ زدن گفتن پدرتون مامزاحم شدیم ببخشید اگه مزاحم بودیم

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺

انگارى قسمت نيست هم كه لج و لجبازى شده 

 وقتی از اینکه آنچه را می خواستی بدست نیاوردی افسرده ایفقط محکم بنشین و شاد باشخداوند در فکر دادن چیزبهتری به تو می باشد . دخترم سوفيا . .💖

بازهم طرفم گفت پدرتو راضی کن زنگ بزنه بیایم من جمعه میرم قبلش بیام برای عید قراربزاریم ولی بهانه اوردن که چون پدرش زنگ زده ما جواب نمیدیم من ازروز قبل ۲۲بهمن دیگه هیچ غذا نخوردم وافسرده وعصبی شدم باپدرومادرم هرچی حرف زدم زیربارنرفتن...من نمیتونم بدون عشقم زندگی کنم

به خدایت نگو مشکل بزرگی دارم..به مشکلت بگو خدای بزرگی دارم😊🌹😊اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل الفرجهم🌺
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز