2733
2734
عنوان

راهنمايي در مورد زندگي خواهرم

279 بازدید | 22 پست

سلام دوستان لطفا اگه ميشه راهنمايي كنين

خواهرم ٤ سال قبل با يه نفر كه شغل ازاد داشت ازدواج كرد از نظر فرهنگي با خانوادش فرق داشتيم ولي خود پسر خيلي زبون داشت خواهرمنم ازش خوشش اومد و ازدواج كردن پدر و مادرم ديگه قبولش داشتن خودشم خيلي خوب بود هم با ما هم با خواهرم خيلي بيرون ميرفتيم با هم تا دوسال قبل كه اختلافاتشون شروع شد ما هم فكر نميكرديم خيلي مهم باشه همون موقع ها براي منم خواستگار اومد و عقد كردم دعواهاي اينا بدتر شد. اصلا هم نميفهميديم سر چي هست شوهرش پدرش فوت شده و چهارتا بچه ن .. برادر بزرگش ازدواج كرده كه اونم با خانواده اينا مشكل دارن يه خواهر داره كه شوهرش فوت كرده پيش مامانش هست .. خواهرم باردار شد و موقع زايمان خيلي حالش بد شد تا دم مرگ رفت همون موقع اين شوهر هي ميگفت ما با هم اختلاف داريم و اينا خيلي با هم بد شده بودن گويا خواهر منم سر خانوادش خيلي غر ميزده به شوهرش مامان اونم كه هميشه اويزون شوهر خواهرم بوده خلاصه بعد اينكه يكي دوماه تو بيمارستانا بوديم رفتن خونه يه دعواي اساسي كرد و خواهر منو زد اونم رفت پزشكي قانوني و اومد خونه بابام ولي شوهرش اومد خواهرمو برد بعدش و اشتي كردن ولي تو همون زمان مريضي خواهرم خانوادش اصلا كمك نكردن بهمون يعني مامانم بچه رو نگه ميداشت منم تو بيمارستانا يه قدم براي ما برنداشتن كه مامان منم با اينكه بي زبونه چون اعصابش خرد بود يه بار به روي مامان و خواهرش مياره شوهرخواهر منم كينه ميگيره و هي با خواهرم دعوا ميكنه تا عيد كه بازم سر خانوادش كه ميخاسته ببرشون عروسي شهر ديگه با خواهرم دعوا ميكنه كه بابام ميره و اونم يه سري حرفا ميزنه كه حرمت ها شكسته ميشه خواهرم مياد خونه بابام 

بعدا برادرم رفت با شوهرش حرف زد به اونم حسابي بي احترامي كرد خواهرمم تصميم به طلاق گرفت وكيل و مهريه و اينا يه هفته قبل دادگاه با مامانش رفت خونه بابام كه اشتي كنه خواهر منم بخاطر بچه كوتاه اومد همه چي به نام خواهرم بود خلاصه رفتن خونه خودشون از اونموقع ديگه فقط خواهرم مياد خونه بابام و اون هنوز قهره ... تو اون مدت كه باهم خوب بودن خواهرم كارمنده حقوقشو خرج خونه ميكرد به شوهرش ميداد از بابام پول قرض ميكرد ميگم در كل روابط ظاهرا خوب بود ولي مادرش اينا فقط از اين پول ميخاستن كمك هم نميكردن 

خواهرم فقط بخاطر بچه ميگه ميمونم و ميترسه طلاق بگيره الانم رابطه خودشون با هم بد نيس اما مادرم بخاطر اينا مشكل قلبي پيدا كرد و هي ميگه تا كي اينجوري زندگي كنه خواهرم

هيچ جا از خونه فاميل ما نميان اونطرفم خانوادش با كسي رفت و امد نداره

به خواهرم مبگيم يه كار كن با زبون خوش پاشه بياد خونه بابام ولي ميگه نميشه رو نميده

ما هم مونديم اصلا دعوا سر چي بوده اينقد سخت شده

خيلي خسته شديم تو دلمون غم هست شاد نيستيم رو زندگي هممون اثر گذاشته

خود خواهرمم مقصر بوده و هست اما بعد زايمان و مشكلاتش افسردگي داره

ببخشيد طولاني شد اگه ميتونين كمك كنين مامان و بابام گناه دارن ممنون

ببین طلاق بهترین کاره

ب خواهرت بگو طلاق هر چقدر بد باشه اگه واقعا به فکر بچشه اینو بدونه ک یه الگوی بد داره برای بچش در تمام عمرش قرار میده

پدرش وقتی الگوی بدی برای بچشه طلاق بهترین کاره

تو تاپیک اخرم سوال دارین بپرسین


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

دقیقامث زندگی منکه خیلی روی مامان بابام اثرگذاشته!بنظرمنک یابایدخاهرت طلاق بگیره یاهمینجوری خونوادت تااخرعمرهستن زندگی خاهرت زندگی منه!درست بشونیست دیگه انقدحرمت هاازبین رفته

بخاطر پدرو مادر و خواهرتون خیلی ناراحت شدم 

چاره ای نیست دم عیده یه شیرینی بگیرین با یه کادو هم برای خواهرتون هم برای شوهرش با پدرو مادر برین خونه خواهرتون اونجا پدرتون مشکلو مطرح کنن و بگن صلاح نیست بینمون فاصله بیفته و آشتی کنین به خاطر خواهرتون 

پسرم اومدی و شدی همدم بی کسیام شدی همه کسم تموم تنهاییامو با وجودت پر کردی آروم جونم از خدا میخوام همیشه سلامت باشی 💕💖💓
ببین طلاق بهترین کاره ب خواهرت بگو طلاق هر چقدر بد باشه اگه واقعا به فکر بچشه اینو بدونه ک یه الگوی ...

تصميم ما به طلاق قطعي بود اما نميدونم چي شد تا اينا اومدن اشتي خواهرم كوتاه اومد الان اينقد عصبي و زودرنج شده نميشه بهش گفت طلاق بگير

دقيقا الگوش باباش ميشه حيف اين بچه اينقد ناز و مهربونه

2740

اینجوری که خواهرت بعد از یه مدت دیگه تحمل نمیکنه و بازم کار به طلاق میکشه... یه وقت مشاور بگیرن حتما.. یکی باید پادرمیونی کنه دامادتون بیاد خونتون.. اینجوری ادامه پیدا کنه بازم طلاقه هاااا

اگه الان خواهرت و شوهرش باهم خوبن.بذارین زندگیشو کنه.هی نگید چرا شوهرت نمیاد ک اونم بره باشوهرش دعوا کنه.

بذارین خودش فعلا بیاد و بره شاید بعد شوهرش هم اومد

ب این فک کنید شاید ب خواهرتون هم اجازه اومدن خونه باباش نمیداد

اووووف خدا صبر بده مگه ی بزرگتر بفرستین پادرمیونی بین شوهرخواهرت و پدرت

بابام تو اين چيزا هميشه ميرفت تو خانواده اما الان براي دختر خودش مونده البته چندبار رفت اشتي داد ولي ديگه اونم تحملش تموم شد خيلي باهاش بد شده

تصميم ما به طلاق قطعي بود اما نميدونم چي شد تا اينا اومدن اشتي خواهرم كوتاه اومد الان اينقد عصبي و ز ...

حتما با خواهرت حرف بزن و از راه همین بچش وارد شو

خواهرت بخاطر خودش ک نمونده خوشبخت ک نیس تو اون زندگی

بخاطر بچشه

ک صلاح بچشم تو طلاقه

تو تاپیک اخرم سوال دارین بپرسین
بخاطر پدرو مادر و خواهرتون خیلی ناراحت شدم  چاره ای نیست دم عیده یه شیرینی بگیرین با یه کادو ه ...

دوسه روز بعدشم پدرتون شخصا زنگ بزنن به دومادتون و بگن شام تشریف بیارین 

چاره ای نیست میدونم پدرتون سختشه ولی به خاطر خواهرتون باید کنار بیاین 

پسرم اومدی و شدی همدم بی کسیام شدی همه کسم تموم تنهاییامو با وجودت پر کردی آروم جونم از خدا میخوام همیشه سلامت باشی 💕💖💓
دقیقامث زندگی منکه خیلی روی مامان بابام اثرگذاشته!بنظرمنک یابایدخاهرت طلاق بگیره یاهمینجوری خونوادت ...

خيلي بده ما واقعا داريم از هم ميپاشيم اخه خانواده ما نه دعوا داشت نه صدامون براي كسي بالا ميرفت 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687