یه سری شیطنتها هست که مردا تو جوونی دارن و تو سن بالا کسر شان میدونن...
من اوایل ازدواج شوهرم سوار کولش میکرد میبرد اتاق🙈 اسب میشد برام.. هی میرفت رو دستاش وایمیستاد.. از پاهام میگرفت سرو ته میکرد .. یه جک میگفتی غش میکرد از خنده..انقدر خوشم میومد با صدای بلند میخندید..همش باشگاه میرفت کیف میکردم وقتی با رکابی میچرخید..هیچ وقت بدون ادکلن و موی درست کرده کنارم نمینشست.. از کار میومد میپرید حموم خودشو خوشگل میکرد مینشست کنارم شام بخوریم و..
الان ۳۲ شده..دیگه زیاد شور و حال نداره.. فکر کن ۴۶.. اون دیگه جوونیهاشو کرده.. انرژی هاش از نصف هم کمتر شده..
شاید به خاطر تو گاهی یه رفتارایی بکنه ولی در کل جلوی پسر داییهات پسر عموهات پسرای فامیل و همسایه ناخواسته خجالت میکشی همش درگیر این میشی اونا الان چی راجبت فکر میکنن.. وقتی شوهرت ۵۰ رو رد کرد و همه اعضا و اندامش پیر و چروک شد و یه دفعه ریشها و موهای بدنش و موهای سرش سفید شد یه جوری میشی.. پیش خودت میگی کاش یه پسر سی ساله اومده بود خاستگاریم تا ۴۶ ساله..