2777
2789

سه ماهه ک رفتم خونه خودم تو اقدامم امتحانای ساله سومه دبیرستانو ندادم من فقط امتحانای خرداد بنابراین دیپلم ندادن بهم هجده سالمه من میترسم قبول نشم چیکا کنم ثبت نام کنم را حلی دارید ک بتونم قبول شم و دیپلممو بگیرم اگ بتونم دیپلممو بگیرم ادامه میدم بازم 😢😢😢😢

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دختر جون دنبالت نکردن که حداقل دیپلمتو بگیر 

میشه برای اینکه یه بچه سالم و باهوش داشته باشم برام دعا کنی و آرزوی خوب کنی؟ممنون🙏 اینو بدون حس خوبت برای بقیه دوبرابرش به خودت برمیگرده🌼

خب تو اقدام نرو و به این فک کن اگه بچت به دنیا بیاد و بره مدرسه خیلی خجالت میکشه تحصیلات مادرش سیکل باشه و خودتم این همه درس بعد از سیکلت به هدر میره

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 

سه ماهه رفتی خونه خودت اقدامی؟؟

بذار یکی دوسال بگذره حداقل

فقط 7 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
پرندگانی که در قفس به دنیا آمده اند….                                    پرواز را یک بیماری میدانند…🕊
چی کا کنم 😢

دوباره امتحان میدی !!

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 

شوهرت چندسالشه۱

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
چی کا کنم 😢

درستو بخون فعلا اقدامو بذار بعد عید

میشه برای اینکه یه بچه سالم و باهوش داشته باشم برام دعا کنی و آرزوی خوب کنی؟ممنون🙏 اینو بدون حس خوبت برای بقیه دوبرابرش به خودت برمیگرده🌼
ارع شوهرم هم میگ درستو بخون همم بچه میخاد 

هرچی شوهرت بخواد که نباید بگی چشم

بفکر خودت باش،اون بچم دوس نداره مادرش تحصیلات پایین داشته باشه،هنوز خیلی جوونی و وقت زیاد داری،درستو ادامه بده،بعد بفکر اقدام باشه


فقط 7 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
پرندگانی که در قفس به دنیا آمده اند….                                    پرواز را یک بیماری میدانند…🕊
چی کا کنم 😢

تو نمیخوای برا خودت نظر داشته باشی؟؟

مگه ماشین جوجه کشی هسی ک شوهرت بچه میخواد

شوهرت سواد داره؟؟

بهش بگواول درسم رو حداقل ب یجا برسونم بعد باهم در مورد بچه تصمیم میگیریم

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز