عقد نکردیم هنو بعد امروز ی عالمه مهمون داشتن بعد من تو دلم داشتم میگفتم آخییییی مادرشوهرم گوگولی گناه داره ام اسم داره طفلی ۵۰تا مهمون تنهاس ایکاش میتونستم برم کمکش ولی خدایی به زبون نیاوردم به نامزدم بگما😭بعد گف خسته شدم امرو از صب داش کمک مامان میکردم بعد گفتم آخییییی گف آره دیگ بعد ازدواج تو باید بیای ازصب کمک کنی وظیفه ی توعه😭این چه حرفی بود زد دوس دارم دار بزنم خودمو😭