گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشود، گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود، گاهی بساط عیش خودش جور میشود، گاهی دگر تهیه بدستور میشود، گه جور میشود خود آن بی مقدمه، گه با دو صد مقدمه ناجور میشود، گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است، گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود، گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست، گاهی تمام شهر گدای تو میشود، گاهی برای خنده دلم تنگ میشود، گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود، گاهی تمام آبی این آسمان ما، یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود، گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود، از هرچه زندگیست دلت سیر میشود، گویی به خواب بود جوانی مان گذشت، گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود، کاری ندارم کجایی چه میکنی، بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود.
آمپول تحریک کننده که نزدی ؟کیست هم هاله میندازه اگه اینا نیست پس مثبته
فرشته کوچولوی من عزیزتر از جانم منو ببخش که به خاطر خودخواهی های خودم وچشیدن طعم مادری تورا به این دنیای پست وکثیف ونالایق بدنیا می آورم منو ببخش ! آخه به بودنت احتیاج داشتم مامان بشه فدای تک تک تار و پودت