دوم متنفرم از چاقی میدونم که اونم خیلی بدش میاد حرف من میدونی چیه اینه که اینقدر که من حرفاش و علایقش و خواسته هاش واسم مهمه و بهش ارزش میدم اون اصلا اینطور نیست فقط خودشو مهم میدونه همش سعی میکنم باهاش همراه باشم بهش گیر ندم حتی یکبار برادرش گفت که گاهی حسرت زندگی شما رو میخورم چون واسه شوهرت خیلی ارزش قاعلی و همراهشی همش سعی میکنم خودمو به ایده ال نزدیک کنم ولی تاثیری رو زندگیم نمیبینم
من هیچی من توقع کادو زیاد و گرون ازش ندارم با اینکه میدونم داره و میتونه ولی واسم سخته که دیگران مادرش خواهرش زن داداشش بهم تبریک میگن کادو میگیرن البته منم اینارو واسشون جبران میکنم ولی همسرم همیشه یه جوری رفتار میکنه که احساس بی ارزشی کنم مخصوصا جلو جمع
منم کارم رژیم شدید و پیاده رویه با اینکه الان هیکلم به گفته اطرافیان خیلی خوب شده ومیگن دیگه رژیم نگیر ولی بازم ادامه میدم اصلا اعتماد به نفس ندارم همسرم اعتماد به نفسمو ازم گرفته همش خودمو با دیگران مقایسه میکنم هم از نظر قیافه هم از نظر هیکل تو مجردیم دختر شاد و با اعتماد به نفس بالایی بودم
[QUOTE=80825925]منم کارم رژیم شدید و پیاده رویه با اینکه الان هیکلم به گفته اطرافیان خیلی خوب شده ومیگن دیگه رژیم ...[/Q
اصلا خودتو مقصر ندون... ما كه مسئول بد بودن ديگري نيستيم. يه مدت كم محلي كن بذار بدونه وظيفت نيست و اونم در مقابل تو مسئوله
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
