دختر واحد بغلی ساختمونو گذاشنه روی سرش همینطور گریه میکنه و جیغ میزنه
بزن تو سرش
ول کن اینو بگو شوهرم از صبح میره سر کار شب ساعت هفت میاد تعمیر کار ماشین بزرگ هست الان تو سرش افتاده بره باشگاه با شاگرد هاش لاغر هست میگه یکم شکم دارم میخوام اونا اب کنم شکمم بشه شش بکس نمیدونم چی چی دوست ندارم بره اح حتما میره دو ساعت بعد میاد میشه ساعت ۹ تا بیاد شام ۱۰ و خسته و خواب پس من کی زندگی کنم کی ببینمش؟؟؟؟الان اومد چی بگم؟؟؟؟چی بگم که با خود نگه منو محدود کرده چون همه دارن میرن حتی داداشمم میره فقط من نمیزارم بره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
