الان دو ماهه مادرشوهرم خونه ماست، خونه ش یه شهر دیگه س.
همه ش مجبورم خونه باشم، نصف روزم توی آشپزخونه میگذره، اینجا غریبم هیشکیو ندارم ،اگه کسی بود لااقل وقتایی که شوهرم خونه بود میزدم بیرون میرفتم پیشش.
تنها بیرون گردیمون همین بیرون رفتنای دو نفرمونه.
که با وجود مادرشوهرم نمیشه😩😩😩
دارم دیوونه میشم به خدا😥😥😥😥
دلم گرفته، خسته م...
دلم میخواد برم پیش خونوادم یک ماه بمونم😢