من زشتم صفحه 2 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1397/10/26

تعداد پست: 128

سلام من ۱۵ سالمه تو بچگی خیلی خوشگل بودم هر کی منو میدید میگف خیلی خوشگله

از خواهرم خیلی خیلی خوشگل تر بودم ولی الان خیلی زشت شدم دارن دیوونه میشم الان همه میگن خواهرم ازم خیلی خوشگل تره

تا کلاس هفتم خوشگل بودم ولی اصن قیافم برام مهم نبود حتی همکلاسیام میگفتن خوش به حالت خوشگلی کاس منم مثه تو بودم ولی الان همه بهم میگن خیلی زشتی حتی اونایی که وقتی کلاس هفتم بودم بهم میگفتن خوشگلی الان میگن خیلی زشتی

دیگه حالم داره از خودم بهم میخوره دوس دارم خودکشی کنم هر شب گریه میکنم و از خدا میخوام ی کاری کنه بمیرم دیگه خسته شدم

دماغم بزرگ شده😭

یکی از دوستامم قبلا حسودیش میشد که بچه ها بهم میگفتن خوشگلی بخاطر همین هرروز روحیمو نابود میکرد میگف تو چجوری زندگی میکنی میگف الانم زشتی ولی بزرگ شی زشت تر میشی دماغت خیلی زشته

اینقد بهم اینجوری گف بعد ازون دیگه همش خودمو قایم میکردم و ارتباطم و با فامیلامون قط،کردم الانم روز به روز زشت تر میشم😭☹

میخوامممم مثه بچگیام خوشگل شم دیگه خسته شدم بهنظرتون ممکنه یکم قیافم بهترشه؟

امکانش هس یکم بهترشه قیافم بعد سن بلوغ

قیافم زشته

66%

قیافم زشته

33%

1397/10/26

10:30

2 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6706

ازاین دسته مشکلات میخوامممم خوشبخالت کاش همسن تو بودم همه بهم میگفتن زشتی😭😭

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1397/10/26

10:33

2 نفر لایک کرده اند ...

mahimahtab

عضویت: 1397/10/12

تعداد پست: 770

😐وااااا دیوونه ای اعتماد ب نفستو ببر بالا

بعدشم همه ما ک حور و پری نیستیم اینجا

و این ک بلهههه تو دوران بلوغ ادم صورتش میترکهههه واس من ک اینجوری بود عکسای بلدغم انگار یه پسرس ک روسری سرش کرده

1397/10/26

10:33

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الهه_باران

عضویت: 1394/08/24

تعداد پست: 15577

من اگه عکس ۱۵ سالگیم و الان(۲۸) سالگیم رو بزارم درست عبرتی میشه برای تو و دوستت و برای همیشه دهن دوستت بسته میشه.

ولی نمیزارم😶 فقط میخواستم بگم دخترایی که پیش زمینه ی زیبایی دارن و تو دوران بلوغ چهره شون تغییر میکنه تو سن جوانی به اوج زیبایی میرسن

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.

1397/10/26

10:33

1 نفر لایک کرده اند ...

بختک

عضویت: 1397/08/06

تعداد پست: 624

عزیزدلم من تا پنجم خیلی خوشگل بودم اول راهمنمایی افتضاح زشت شدم اون سن ادم حساس میشه دماغ زشت میشه پوست داغون میشه رنگش تیره میشه کم کم رفتم دبیرستان درست شد همه میگن خیلی خوشگلم منم بچگیام خوشگل بودم نگران نباش درست میشه

سهم من از تو فقط چک کردن اینستات شد لعنت به این ازدواج اجباری که مارو جدا کرد

1397/10/26

10:33

1 نفر لایک کرده اند ...