خاب ديدم من و مامانم و خواهرم سوار ماشين بوديم و تو يه جاده ميرفتيم جاده از زمين اطرافش بلندتر بدو و اطراف جاده من قشنك صداي اب رو تو خاب حس ميكرد پر از اب بود و درختي زياد ببين اون ابا وجود داشت و بيشتر درختاش نخل بود خيلي منظره زيبايي بود و من حس خيلي خوبي داشتم