همیشههههه که بدون شوهرم میخوابم بختک میگیره منو.....واسه همین اصلا نمیتونم بدون شوهرم بخوابم....امروز از باشگاه اومدم خیلی خسته بودم رفت سره کار از 4 تا 6 خوابیدم کللللشوووو بختک همراهم بود....سر درد گرفتم خیییلیییییی وحشتناک بود ....عجیب غریب بود
عزیزم بختک یه نوع جن ضعیفه که اگه قدرت داشته باشه میتونه جون تورو بگیره که خداروشکر نداره...قران زیاد بخون منم همیشه این شکلی میشدم وقتی تنها میخوابیدم ولی از موقه ای ک قران میخونم دیگه نمیاد سراغم
But the beat goes on: da-da-dom, da-dom, dah-dah, dah-dah***تو فقط دلت بخاد ی روزی مال هم بشیم❤❤التماسش به خدا، حاجت و نذرش با من❤❤.....های✋ مای نِیم ایز : ها؟؟🤔 مای نِیم ایز : وات؟؟🤔 مای نِیم ایز : عااااادلهههههه😎😒های کیدز🤚☺دو یو لایک وایلنس؟؟😀😀😐...آهای خوشگل عاشق °°° آهای عمر دقایق °°° آهای وصله به موهای تو سنجاق شقایق😍🎆...I have died everyday waiting for you...Darling don't be afraid... I have loved you for a thousand years... I'll love you for a thousand more❤❤... Tut elimden beni çok sev... Kimseye verme... Seveceksen ömürlük sev... Bir günlük sevme❤❤... ای چراغ هر بهانه از تو روشن از تو روشن😍😍ای که حرفای قشنگت منو آشتی داده با من❤❤❤❤
نه من چون زیاد اونجوری میشدم خیلی تحقیق کردم گفتن اصلا جن و اینا نیست ...فقط یجور ضعف مغزیه....البته ...
نمیدونم والا ولی من ی از یکی از همین دعا نویسا پرسیدم ک چرا این شکلی میشم حتی وقتی غذا هم نمیخوردم یا هر چیز علمی دیگه ای... اینجوری میشدم گف که قضیه اینجوریه دیگه نمیدونم تا چ حد صحت داره اما من خودم یه بار بختک گرفتخ بودم رو تخت دراز کشیده بودم میز توالت ربروی تختمه جوری ک میتونم اینه رو ببینم تو همون حالت بختک ک گرفته بودم ی نفر با لباس سیاه ک صورت نداش اونم فقط تو اینه میدیدمش دیدم ینی روبروی اینه چیزی نبود فقط تو اینخ معلوم بود حالا نمیدونم توهم بود یا واقعی
یا امام حسین....نه من هیچی نمیبینم صدا میشنوم اونو ببینم که میمیرم
بخدا راس میگم با اینکه شوهرمم خونه بود ولی تو اون اتاق بود تا چن روز که تنها میشدم فقط صدای تلوزیون زیاد میکردم داد میزدم تو ک حس ترسم یکم کمتر بشه روزا هم گوشیمو میزدم شارج ک اگه شب برقا رفتن تاریک نباشه در این حد ترسیده بودم
اینم بگم که بختکو قدیمیا میگفتن......این حس کاملا علمی ثابت شدس...توی خواب یک قسمت بدن که فرمان حرکت ...
منم اینطوری بودم..به حدی ک زار زار گریه میکردم اگه بچه دار شدم و خسته بودم و شوهرم نبود چطوری تنها بخوابم😟😟😟😟😟بعدها انقد رو خودم کار کردم ک نگو..مشکل از ذهن من بود..اعتقاد داشتم ک تنها بشم این بلا سرم میاد..انقد به خودم تلقین کردم ک خوب شدم..از عمد تنها میخوابیدم ک باهاش مقابله کنم و موفق شدم